starkness

جمله های نمونه

1. The starkness of their living conditions shocked him.
[ترجمه گوگل]بد بودن شرایط زندگی آنها او را شوکه کرد
[ترجمه ترگمان]The شرایط زندگی آن ها او را شوکه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The starkness of the landscape revealed by the headlights penetrated the car like a draught.
[ترجمه گوگل]تیرگی منظره ای که توسط چراغ های جلو آشکار می شد، مانند یک بادگیر در ماشین نفوذ می کرد
[ترجمه ترگمان]چراغ های منظره آشکار شد که چراغ های جلوی اتومبیل مثل یک جرعه به داخل اتومبیل نفوذ کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But the starkness of the imagery also surrenders symbolic overtones.
[ترجمه گوگل]اما تند بودن تصویر، مضامین نمادین را نیز تسلیم می کند
[ترجمه ترگمان]اما the تصویر نیز overtones نمادین نیز خود را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The starkness of the personal details on his Treasury website biography gives the impression of a man totally committed to politics.
[ترجمه گوگل]واضح بودن جزئیات شخصی در بیوگرافی وب سایت خزانه داری او این تصور را ایجاد می کند که مردی کاملا متعهد به سیاست است
[ترجمه ترگمان]The جزئیات شخصی در بیوگرافی وب سایت خزانه او، تاثیر مردی را که کاملا متعهد به سیاست است را به او می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The iconic starkness of the forces that met on the beaches of Normandy makes that temptation all the greater.
[ترجمه گوگل]تند بودن نمادین نیروهایی که در سواحل نرماندی با هم ملاقات کردند این وسوسه را بیشتر می کند
[ترجمه ترگمان]The نمادین نیروهایی که در سواحل نورماندی ملاقات می کنند باعث می شود که وسوسه بیشتر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many people venture into the desert for its starkness and simplicity, but I go there for its complexity.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم به دلیل تند بودن و سادگی آن وارد بیابان می شوند، اما من به دلیل پیچیدگی آن به آنجا می روم
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم برای سادگی و سادگی خود به صحرا وارد می شوند، اما من به خاطر پیچیدگی آن به آنجا می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I was struck by the starkness of my father's room.
[ترجمه گوگل]تاریکی اتاق پدرم مرا تحت تأثیر قرار داد
[ترجمه ترگمان]در اتاق پدرم به حیرت افتاده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You will be transformed from the starkness of modern life into the middle ages.
[ترجمه گوگل]شما از تیرگی زندگی مدرن به قرون وسطی تبدیل خواهید شد
[ترجمه ترگمان]تو از the زندگی مدرن به قرون وسطی تغییر خواهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The starkness of his contrast between justice and fairness was open to many objections.
[ترجمه گوگل]تضاد شدید او بین عدالت و انصاف با مخالفت های بسیاری روبرو بود
[ترجمه ترگمان]مخالفت او بین عدالت و عدالت برای بسیاری از اعتراضات باز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But like striking modernist architecture, there's real elegance in that starkness .
[ترجمه گوگل]اما مانند معماری برجسته مدرنیستی، ظرافت واقعی در این ظلمت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اما مانند معماری مدرن مدرن، ظرافت واقعی در آن starkness وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this distant and extreme terrain, the fundamental story of our time is being told afresh. Here it is possible to see, with a clarifying starkness, how tightly woven our new world really is.
[ترجمه گوگل]در این زمین دوردست و افراطی، داستان اساسی زمان ما از نو بیان می شود در اینجا می‌توان دید، با یک تیرگی روشن‌کننده، واقعاً دنیای جدید ما چقدر بافته شده است
[ترجمه ترگمان]در این سرزمین دور و سخت، داستان اصلی زمان ما بار دیگر به ما گفته می شود اینجا ممکن است ببینیم، با یک starkness مشخص، که دنیای جدید ما را چقدر محکم ساخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Painterly and evocative of wind and cold, beauty of the starkness of the buildings'perseverance.
[ترجمه گوگل]رنگ آمیزی و تداعی کننده باد و سرما، زیبایی استواری استقامت ساختمان ها
[ترجمه ترگمان]Painterly و انگیزشی باد و سرما، زیبایی of ساختمان ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Administration officials involved in dissecting GM's 117-page restructuring plan said they were not surprised by the starkness of the auditors' assessment.
[ترجمه گوگل]مقامات دولتی که در تشریح طرح بازسازی 117 صفحه ای جنرال موتورز شرکت داشتند، گفتند که از شدت ارزیابی حسابرسان شگفت زده نشده اند
[ترجمه ترگمان]مقامات مدیریتی دخیل در تشریح طرح بازسازی ۱۱۷ صفحه ای جی ام گفتند که آن ها از ارزیابی ارزیابی حسابرسان متعجب نشدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There are a lot of emotional undertones to this piece, which we certainly laid bare through the starkness of the melody.
[ترجمه گوگل]در این قطعه ته‌نقش‌های احساسی زیادی وجود دارد، که ما مطمئناً آن‌ها را از طریق تند بودن ملودی آشکار کردیم
[ترجمه ترگمان]این قطعه که ما را به طور قطع در میان نوای موسیقی قرار داده بودیم، صدای پایی زیادی به گوش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being stark, severity, extreme plainness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : starkness
✅️ صفت ( adjective ) : stark / starkers
✅️ قید ( adverb ) : starkly / stark
سرسختی_ بی باکی_ گستاخی_ رک گویی - سردی و خشکی

بپرس