stargazing


معنی: خیال پرستی

جمله های نمونه

1. He stargazed about a rich life.
[ترجمه گوگل]او به یک زندگی ثروتمند نگریست
[ترجمه ترگمان]او درباره زندگی ثروتمندی حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. After Galileo s stargazing it became increasingly clear that the Earth was just another planet, part of some one else s heavens.
[ترجمه گوگل]پس از رصد ستاره‌های گالیله، به طور فزاینده‌ای مشخص شد که زمین فقط یک سیاره دیگر است، بخشی از بهشت ​​دیگران
[ترجمه ترگمان]بعد از stargazing گالیله، به طور فزاینده ای مشخص شد که زمین فقط یک سیاره دیگر است، بخشی از بهشت دیگری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. After brownies and roasted marshmallows, star-gazing was superb and sleeping on the soft sand was a pleasure.
[ترجمه گوگل]بعد از براونی و مارشمالو برشته، تماشای ستاره ها عالی بود و خوابیدن روی شن های نرم لذت بخش بود
[ترجمه ترگمان]بعد از نان برشته و شیرینی برشته، ستاره درخشان بسیار زیبا بود و روی شن های نرم خوابیده بود لذت بخش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You're stargazing with your girl (or guy), when a flash lights up the night sky, rather close by "galactically" speaking.
[ترجمه گوگل]شما با دختر (یا پسرتان) در حال تماشای ستارگان هستید، زمانی که فلاش آسمان شب را روشن می کند، در حالی که از نظر "کهکشانی" نزدیک است
[ترجمه ترگمان]شما با دختر خود بازی می کنید (یا مرد)، زمانی که یک فلاش آسمان شب را روشن می کند، به جای آن که \"galactically\" صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mark has been busy working on the UK's Stargazing Live show through the beginning of 20
[ترجمه گوگل]مارک از ابتدای سال 20 مشغول کار بر روی نمایش زنده ستارگان بریتانیا بوده است
[ترجمه ترگمان]مارک مشغول کار بر روی برنامه زنده stargazing بریتانیا از ابتدای قرن بیستم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Everything from storytelling to stargazing is fun when done together.
[ترجمه گوگل]همه چیز از داستان گویی گرفته تا تماشای ستاره ها وقتی با هم انجام می شود سرگرم کننده است
[ترجمه ترگمان]همه چیز از داستان سرایی به stargazing زمانی که با هم انجام می شوند، سرگرم کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The time for stargazing – drifting away from immediate reality – is over.
[ترجمه گوگل]زمان رصد ستارگان - دور شدن از واقعیت فوری - به پایان رسیده است
[ترجمه ترگمان]زمان for - دور شدن از واقعیت فوری - بیش از حد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The next time you go stargazing and wonder what secrets the universe holds, keep in mind someone else might already know the answer -- they're just not telling anyone else about it.
[ترجمه گوگل]دفعه بعد که به تماشای ستارگان رفتید و تعجب کردید که کیهان چه رازهایی را در خود نگه می دارد، به خاطر داشته باشید که ممکن است شخص دیگری از قبل پاسخ را بداند -- آنها فقط به دیگران در مورد آن چیزی نمی گویند
[ترجمه ترگمان]دفعه بعد که تو می روی و فکر می کنی که جهان چه رازی را نگه می دارد، به خاطر داشته باش که یک نفر دیگر این جواب را می داند - آن ها فقط به کسی در این مورد حرفی نمیزنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Most listings are for state parks and recreational areas, where hiking, wildlife viewing and stargazing are family favorites.
[ترجمه گوگل]بیشتر فهرست‌ها برای پارک‌های دولتی و مناطق تفریحی هستند، جایی که پیاده‌روی، تماشای حیات وحش و تماشای ستارگان از موارد مورد علاقه خانواده هستند
[ترجمه ترگمان]بیشتر لیست ها برای پارک های ایالتی و مناطق تفریحی هستند، که در آن پیاده روی، مشاهده حیات وحش و stargazing مورد علاقه خانوادگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A super place to base yourself with much to do including stargazing is Tucson, Arizona, a southwestern university town undergoing a renaissance – and a place that's very proud of keeping itself dark.
[ترجمه گوگل]یک مکان فوق‌العاده برای انجام کارهای زیادی از جمله رصد ستارگان، توسان، آریزونا، یک شهر دانشگاهی در جنوب غربی است که دوره رنسانس را پشت سر می‌گذارد – و مکانی که به تاریک نگه داشتن خود بسیار افتخار می‌کند
[ترجمه ترگمان]یک مکان فوق العاده برای قرار دادن خودتان با کاره ای زیادی از جمله stargazing در توسکان، آریزونا، شهری در جنوب غربی که تحت یک رنسانس قرار دارد و مکانی است که به حفظ خود بسیار افتخار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So take advantage of the moonless skies in the evenings this week, and go stargazing.
[ترجمه گوگل]پس این هفته از آسمان بدون ماه در عصرها استفاده کنید و به تماشای ستارگان بروید
[ترجمه ترگمان]بنابراین از آسمان moonless در شبه ای این هفته استفاده کنید و به سایت stargazing بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Centaurs burn this, observing the fumes and flames to refine the results of their stargazing ( OP 27 ).
[ترجمه گوگل]قنطورس ها این را می سوزانند و دود و شعله های آتش را مشاهده می کنند تا نتایج ستارگان خود را اصلاح کنند (OP 27)
[ترجمه ترگمان]Centaurs این آتش را سوزاند و دود و شعله ها را مشاهده کرد تا نتایج of را اصلاح کند (OP ۲۷)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Former astronaut John Grunsfeld told reporters Tuesday about a stargazing experience he had on the station.
[ترجمه گوگل]جان گرانسفلد، فضانورد سابق، روز سه شنبه به خبرنگاران درباره تجربه رصد ستاره ای که در ایستگاه داشت، گفت
[ترجمه ترگمان]جان Grunsfeld، فضانورد سابق، روز سه شنبه به خبرنگاران گفت که در مورد یک تجربه stargazing که در ایستگاه دارد به خبرنگاران گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These binoculars are perfect for long-distance viewing, bird watching, or even stargazing.
[ترجمه گوگل]این دوربین های دوچشمی برای تماشای مسافت های طولانی، تماشای پرندگان و یا حتی تماشای ستارگان عالی هستند
[ترجمه ترگمان]این دوربین های چشمی برای دیدن مسافت های دور، تماشای پرنده یا حتی stargazing، عالی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خیال پرستی (اسم)
castle building, daydreaming, wool-gathering, stargazing, dreaminess, stardust, confabulation, romanticism, utopia, utopianism

انگلیسی به انگلیسی

• act of observing the stars; daydreaming

پیشنهاد کاربران

طالع بینی
ستاره بینی
دیدن ستاره ها، رصد ستاره ها

بپرس