starfish

/ˈstɑːrˌfɪʃ//ˈstɑːfɪʃ/

معنی: ستاره دریایی، نجم البحر
معانی دیگر: (جانور شناسی) ستاره ی دریایی (زیر رده ی asteroidea از خارپوستان ستاره شکل)، ستاره دریایی vulgaris asterias

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: starfish, starfishes
• : تعریف: any of various sea animals that have spiny calcified bodies usu. composed of five or more arms protruding radially from the center.

جمله های نمونه

1. If a starfish loses a leg, it grows back.
[ترجمه کورش] اگر ستاره دریایی پاش قطع بشود یکی دیگه رشد میکند
|
[ترجمه گوگل]اگر یک ستاره دریایی پای خود را از دست بدهد، دوباره رشد می کند
[ترجمه ترگمان]اگر ستاره دریایی پای خود را از دست بدهد، دوباره رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Kids were looking at the starfish and anemones in the tide pools.
[ترجمه گوگل]بچه ها به ستاره های دریایی و شقایق ها در استخرهای جزر و مد نگاه می کردند
[ترجمه ترگمان]بچه ها به دریایی ستاره دریایی و شقایق های دریایی نگاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The starfish is preserved in soft white chalk, which fills in the interior of the animal. Sentence dictionary
[ترجمه گوگل]ستاره دریایی در گچ سفید نرم نگهداری می شود که فضای داخلی حیوان را پر می کند فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]ستاره دریایی در گچ سفید نرم حفظ می شود که در داخل حیوان پر می شود فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, this sea star, like many starfish, is capable of devouring these armoured animals.
[ترجمه گوگل]با این حال، این ستاره دریایی، مانند بسیاری از ستاره های دریایی، قادر به بلعیدن این حیوانات زره پوش است
[ترجمه ترگمان]اما این ستاره دریایی، مانند بسیاری از ستاره دریایی، قادر به بلعیدن این حیوانات مسلح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A beautiful silver starfish, with points of light all over its body, sapphire and rose-pink and silver.
[ترجمه گوگل]ستاره دریایی نقره ای زیبا، با نقاط نورانی سراسر بدن، یاقوت کبود و صورتی مایل به رز و نقره ای
[ترجمه ترگمان]یک ستاره دریایی زیبا با نقاط نور بر روی بدنش، یاقوت کبود و نقره ای - صورتی و نقره ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sea urchins and starfish feel prickly to the touch.
[ترجمه گوگل]خارپشت ها و ستاره های دریایی در لمس احساس خاردار می کنند
[ترجمه ترگمان]urchins دریایی و ستاره دریایی احساس نزدیکی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thousands of fertilized sea urchin eggs, starfish and blue clams returned to Earth with the astronauts.
[ترجمه گوگل]هزاران تخم توتیای دریایی بارور شده، ستاره دریایی و صدف آبی همراه با فضانوردان به زمین بازگشتند
[ترجمه ترگمان]هزاران لاک پشت دریایی بارور شده، ستاره دریایی و صدف آبی با فضانوردان به زمین بازگشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Echinoderms, like starfish, urchins and sea-cucumbers can be found here.
[ترجمه گوگل]خارپوستان مانند ستاره دریایی، جوجه تیغی و خیار دریایی در اینجا یافت می شوند
[ترجمه ترگمان]echinoderms مثل ستاره دریایی، urchins و خیار دریایی را می توان در اینجا یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The long slender arms are flexible, unlike the starfish shown previously.
[ترجمه گوگل]بازوهای بلند و باریک بر خلاف ستاره های دریایی که قبلا نشان داده شد، انعطاف پذیر هستند
[ترجمه ترگمان]بازوهای باریک بلند، برخلاف ستاره دریایی که قبلا نشان داده شده است، انعطاف پذیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Starfish, the most easily recognisable of the echinoderms have in addition evolved a further reproduction strategy.
[ترجمه گوگل]ستاره‌های دریایی، که به راحتی قابل تشخیص هستند، علاوه بر این، استراتژی تولیدمثل بیشتری را ایجاد کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]Starfish، که به راحتی قابل تشخیص از echinoderms هستند، به علاوه یک استراتژی تولید مثل بیشتر را استنتاج کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Modern examples of those classes include starfish, spiders, worms, snails and eels.
[ترجمه گوگل]نمونه‌های مدرن این کلاس‌ها عبارتند از ستاره‌های دریایی، عنکبوت‌ها، کرم‌ها، حلزون‌ها و مارماهی‌ها
[ترجمه ترگمان]مثال های مدرن از این کلاس ها شامل ستاره دریایی، عنکبوت ها، کرم ها، مارماهی و مارماهی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was fitted with large brass sharks and starfish, and was open on two sides.
[ترجمه گوگل]در آن کوسه های برنجی بزرگ و ستاره دریایی نصب شده بود و از دو طرف باز بود
[ترجمه ترگمان]آن مجهز به کوسه های برنجی بزرگ و ستاره دریایی بود و در دو طرف باز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One amazing thing Starfish can do is open an Oyster.
[ترجمه گوگل]یکی از کارهای شگفت انگیز ستاره دریایی باز کردن یک صدف است
[ترجمه ترگمان]یک چیز شگفت انگیز که Starfish می تواند این کار را بکند، باز کردن اتاق صدف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The starfish along with sea urchins and relatives including feather stars, brittle stars, basket stars, sea daisies, sea lilies, and sea cucumbers make up the Phylum Echinodermata.
[ترجمه گوگل]ستاره دریایی به همراه خارپشت دریایی و خویشاوندان آن از جمله ستاره های پر، ستاره های شکننده، ستاره های سبد، گل های مروارید دریایی، نیلوفرهای دریایی و خیارهای دریایی Phylum Echinodermata را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]ستاره دریایی به همراه urchins دریایی و خویشاوندان شامل ستاره های پر، ستاره های شکننده، ستاره های سبد، گل های مروارید دریایی، سوسن دریایی و خیاره ای دریایی از Phylum Echinodermata تشکیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Have you ever seen a starfish shining on the beach?
[ترجمه A.R.H] آیا تا به حال ستاره دریایی رو دیدی که در ساحل بدرخشه؟
|
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال ستاره دریایی را دیده اید که در ساحل می درخشد؟
[ترجمه ترگمان]تا حالا ستاره دریایی ستاره دریایی رو دیدی که روی ساحل می درخشید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستاره دریایی (اسم)
medusa, starfish

نجم البحر (اسم)
medusa, starfish

انگلیسی به انگلیسی

• marine invertebrate having a thick spiny body and five or more arms
a starfish is a flat, star-shaped creature with five arms that lives in the sea.

پیشنهاد کاربران

ستاره دریایی
مثال:
Turns out that if you kill a starfish, it'll just come back to life.
معلوم شده که اگر یک ستاره دریایی را بکشید، آن عینا دوباره زنده می شود.
starfish ( n ) ( stɑrfɪʃ ) ( pl. starfish ) =a flat sea creature in the shape of a star with five arms
starfish
به کمر خوابیدن هم می گن
ستاره دریایی
ستاره ی دریایی

بپرس