starer

/ˈsterər//ˈsterə/

مات ومبهوت، دارای نگاه خیره

جمله های نمونه

1. He whose face gives no light, shall never become a star.
[ترجمه گوگل]کسی که چهره اش نور نمی دهد هرگز ستاره نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]کسی که صورتش روشن نمی شود، هرگز یک ستاره نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ideals are like the stars -- we never reach them, but like mariners, we chart our course by them.
[ترجمه گوگل]ایده آل ها مانند ستاره ها هستند -- ما هرگز به آنها نمی رسیم, اما مانند دریانوردان, مسیر خود را با آنها ترسیم می کنیم
[ترجمه ترگمان]آرمان مثل ستارگان است - - ما هرگز به آن ها نمی رسد، اما مثل mariners، ما مسیر خود را به آن ها نشان می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You will never enjoy the world aright, till he sea itself floweth in your vein, till you are clothed with the heavens, and crowned with the stars.
[ترجمه گوگل]هرگز از دنیا لذت نخواهی برد، تا زمانی که خود دریا در رگ تو جاری شود، تا زمانی که ملبس به آسمان ها و تاج ستارگان شوی
[ترجمه ترگمان]تو هرگز از این دنیا خوب لذت نخواهی برد، تا وقتی که خود را در رگه ای تو فرو برد، تا اینکه با آسمان clothed و تاجی از ستاره ها بر سر داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Good deeds will shine as the stars of heaven.
[ترجمه گوگل]اعمال نیک مانند ستارگان بهشت ​​خواهد درخشید
[ترجمه ترگمان]کاره ای خوب همچون ستارگان آسمان می درخشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ideas are like the stars --- we never reach them, but like mariners, we chart our course by them.
[ترجمه گوگل]ایده ها مانند ستاره ها هستند --- ما هرگز به آنها نمی رسیم، اما مانند دریانوردان، مسیر خود را با آنها ترسیم می کنیم
[ترجمه ترگمان]ایده ها شبیه ستارگان هستند - - ما هرگز به آن ها نمی رسد، اما مثل mariners، ما مسیر خود را به آن ها نشان می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I lay on my back and looked up at the stars.
[ترجمه گوگل]به پشت دراز کشیدم و به ستاره ها نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]به پشت دراز کشیدم و به ستاره ها نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A stellar wind streams outward from the star.
[ترجمه گوگل]باد ستاره ای از ستاره به بیرون می ریزد
[ترجمه ترگمان]نسیم درخشانی که از ستاره به بیرون جاری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Those days when we were together appear in my mind time after time, because they were so joyful, happy, blest, disappointing, sad and painful. I miss you ,and miss you so much. Do you know there is someone thinking of you and caring you all the time ? Your smiling eyes are just like the sparkling stars hanging on the curtain of my heart.
[ترجمه گوگل]آن روزهایی که با هم بودیم هر از گاهی در ذهن من ظاهر می شود، زیرا آنها بسیار شاد، شاد، برکت، ناامید کننده، غمگین و دردناک بودند دلم برات تنگ شده و خیلی دلم برات تنگ شده آیا می دانید کسی هست که به شما فکر می کند و همیشه به شما اهمیت می دهد؟ چشمان خندان تو مانند ستاره های درخشانی است که بر پرده قلب من آویزان شده اند
[ترجمه ترگمان]آن روزها که ما با هم بودیم، پس از گذشت زمان در ذهن من ظاهر شد، چون خیلی شاد بودند، شاد، نا امید کننده، نا امید کننده و دردناک دلم برات تنگ شده و دلم برات خیلی تنگ شده می دونی یه نفر به تو فکر می کنه و همیشه به تو اهمیت می ده؟ چشمان خندان شما درست مانند ستارگان درخشان است که بر پرده قلب من آویزان شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Stars are radiators of vast power.
[ترجمه گوگل]ستاره ها رادیاتورهایی با قدرت بسیار زیاد هستند
[ترجمه ترگمان]ستاره ها radiators از قدرت عظیم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He dramatized the biography of the basketball star.
[ترجمه گوگل]او بیوگرافی ستاره بسکتبال را دراماتیک کرد
[ترجمه ترگمان]او زندگینامه ستاره بسکتبال را تکرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His star was in the ascendant.
[ترجمه گوگل]ستاره او در صعود بود
[ترجمه ترگمان]ستاره او در اوج آسمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She deceived me by pretending to be a famous movie star.
[ترجمه گوگل]او با تظاهر به ستاره مشهور سینما مرا فریب داد
[ترجمه ترگمان]اون منو با تظاهر به یه ستاره فیلم معروف فریب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Her wish to become a movie star was finally realized.
[ترجمه گوگل]آرزوی او برای تبدیل شدن به یک ستاره سینما سرانجام محقق شد
[ترجمه ترگمان]آرزوی او برای تبدیل شدن به یک ستاره فیلم در نهایت تحقق یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She is the undoubted star of British ballet.
[ترجمه گوگل]او ستاره بی شک باله بریتانیا است
[ترجمه ترگمان]او ستاره undoubted باله انگلیسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He's got the looks of a film star now, but he was a real ugly duckling as a child.
[ترجمه گوگل]او اکنون ظاهر یک ستاره سینما را دارد، اما در کودکی یک جوجه اردک زشت واقعی بود
[ترجمه ترگمان]حالا ظاهر یک ستاره فیلم را دارد، اما او یک اردک زشت واقعی به عنوان یک بچه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who stares, one who gazes fixedly at someone or something, one who looks at with a steady gaze

پیشنهاد کاربران

بپرس