[ترجمه یزدان] او با یک رفتار نسبتا رسمی گونه صحبت کرد
|
[ترجمه گوگل]او به شیوه ای نسبتاً نشاسته ای صحبت می کرد [ترجمه ترگمان]با اندکی نشاسته سخن گفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There was a starchy department head exchanging low fives and complicated hand slaps with a kid who barely reached his knee.
[ترجمه گوگل]یک رئیس بخش نشاستهای بود که با بچهای که به سختی به زانویش میرسید، سیلیهای کوتاه و سیلیهای پیچیده با دستانش را رد و بدل میکرد [ترجمه ترگمان]رئیس کلانتری starchy بود که به زحمت پنج می زد و دست پیچیده در دست بچه ای که به زحمت به زانوی او می رسید، سیلی می زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Inevitably, all these fried and starchy items leave you craving something green.
[ترجمه گوگل]به ناچار، تمام این اقلام سرخ شده و نشاسته ای باعث می شود که شما هوس چیزی سبز کنید [ترجمه ترگمان]به طور قطع تمام این موارد fried و starchy شما را به یک چیز سبز علاقه مند می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Don't be so starchy.
[ترجمه فرشته عاج] اینقدر خشک و رسمی نباش
|
[ترجمه گوگل]اینقدر نشاسته ای نباش [ترجمه ترگمان]این قدر starchy نباش [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He's always been rather starchy.
[ترجمه فرزاد] او همیشه خشک و جدی است
|
[ترجمه یزدان] او همیشه نسبتا رسمی است
|
[ترجمه گوگل]او همیشه نسبتاً نشاسته ای بوده است [ترجمه ترگمان]او همیشه کمی نشاسته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Her comments drew a starchy response from the State Department.
[ترجمه گوگل]اظهارات او با واکنش نشاسته ای وزارت امور خارجه مواجه شد [ترجمه ترگمان]نظرات او یک پاسخ starchy از طرف وزارت امور خارجه را به خود جلب کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Using a calorie counter you can then choose starchy foods to meet this extra energy need.
[ترجمه گوگل]با استفاده از کالری شمار می توانید غذاهای نشاسته ای را برای رفع این نیاز انرژی اضافی انتخاب کنید [ترجمه ترگمان]با استفاده از یک شمارنده کالری می توانید غذاهای starchy را انتخاب کنید تا این نیاز انرژی اضافی را برآورده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. All the frumpy people in their starchy clothes.
[ترجمه Siavash] همه مردم لباس های رسمی شون رو پوشیدن
|
[ترجمه گوگل]همه ی آدم های پف دار با لباس های نشاسته ای شان [ترجمه ترگمان]همه افراد خانواده، لباس های شیک می پوشیدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Where's the high-collar starchy shirt-front chin-up character that tied and retied its silk to perfection and laid down its life?
[ترجمه گوگل]کجاست آن شخصیت یقه بلند پیراهن نشاسته ای جلوی چانه بالا که ابریشم خود را به کمال گره زده و باز بسته و جانش را فدا کرده است؟ [ترجمه ترگمان]این یقه آهاری آهاری طوری است که بسته و ابریشم آن را به کمال می رساند و زندگی خود را به کمال می رساند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The edible starchy grain is used primarily as livestock feed, but is also processed into rolled oats and oat flour FOR human consumption.
[ترجمه گوگل]دانه نشاسته ای خوراکی عمدتاً به عنوان خوراک دام استفاده می شود، اما همچنین برای مصرف انسان به جو دوسر و آرد جو دوسر تبدیل می شود [ترجمه ترگمان]سبزیجات starchy عمدتا به عنوان خوراک دام مورد استفاده قرار می گیرد، اما برای مصرف انسان جو دو جو و آرد جو نیز فرآوری می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Wheat kernels differ from vitreous and starchy with different hardness.
[ترجمه گوگل]مغز گندم با زجاجیه و نشاسته ای با سختی متفاوت متفاوت است [ترجمه ترگمان]هسته گندم از vitreous و starchy با سختی متفاوت فرق می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Pasta:Any of several starchy food pastes (pasta alimentaria) made from semolina, the purified middlings (endosperm) of a hard wheat called durum.
[ترجمه گوگل]ماکارونی: هر یک از چندین خمیر غذایی نشاسته ای (Pasta alimentaria) که از سمولینا، دانه های میانی خالص شده (اندوسپرم) گندم سختی به نام دوروم تهیه می شود [ترجمه ترگمان]پاستا: هر یک از برخی از خمیر سبزیجات starchy (پاستا alimentaria)از semolina، the خالص (endosperm)یک گندم سخت به نام durum ساخته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Golfers should avoid starchy foods like potatoes, white breads, corn, and foods high in sugars.
[ترجمه گوگل]گلف بازان باید از غذاهای نشاسته ای مانند سیب زمینی، نان سفید، ذرت و غذاهای حاوی قند پرهیز کنند [ترجمه ترگمان]Golfers باید از غذاهای starchy مانند سیب زمینی، نان سفید، ذرت و غذاهایی که قند بالایی دارند اجتناب کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Thiamine changes starchy foods into energy.
[ترجمه گوگل]تیامین غذاهای نشاسته ای را به انرژی تبدیل می کند [ترجمه ترگمان]thiamine غذاهای starchy را به انرژی تبدیل می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید