starch

/ˈstɑːrt͡ʃ//stɑːt͡ʃ/

معنی: تشریفات، نشاسته، اهار، اهار زدن
معانی دیگر: آهارزدن، سفت کردن، نشاسته c6h10o5)n)، (جمع) خوراک پر نشاسته، (رفتار) خشکی، خمش ناپذیری، (امریکا-عامیانه) انرژی، حرارت، اشتیاق

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an edible carbohydrate found in grains, potatoes, and many other foods.

(2) تعریف: a preparation of this carbohydrate, or a similar preparation, used to stiffen clothing or other fabrics.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: starches, starching, starched
مشتقات: starchless (adj.), starchlike (adj.)
• : تعریف: to apply starch to (clothing or other fabric), so as to stiffen.

جمله های نمونه

1. starch stiffens cloth
آهار پارچه را سفت می کند.

2. Corn starch is used as a thickener in stews.
[ترجمه گوگل]نشاسته ذرت به عنوان قوام دهنده در خورش ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]نشاسته ذرت به عنوان a برای stews استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He eats a lot of starch.
[ترجمه گوگل]او نشاسته زیادی می خورد
[ترجمه ترگمان] خیلی آهار خورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You need to cut down on starch.
[ترجمه گوگل]باید نشاسته را کاهش دهید
[ترجمه ترگمان] تو باید نشاسته رو کوتاه کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sugar and starch are broken down in the stomach.
[ترجمه گوگل]قند و نشاسته در معده تجزیه می شوند
[ترجمه ترگمان]قند و نشاسته در معده شکسته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You eat too much starch.
[ترجمه گوگل]نشاسته زیاد می خورید
[ترجمه ترگمان]تو خیلی نشاسته داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Plants produce sugars and starch to provide themselves with energy.
[ترجمه گوگل]گیاهان برای تامین انرژی خود قند و نشاسته تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]گیاهان sugars و نشاسته تولید می کنند تا انرژی خود را تامین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The soup will reduce by adding some cooking starch.
[ترجمه انوشه] افزودن مقداری نشاسته سوپ را غلیظ تر میکند
|
[ترجمه گوگل]با افزودن مقداری نشاسته پخت، سوپ کم می شود
[ترجمه ترگمان]سوپ با افزودن برخی نشاسته پخت وپز کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There's too much starch in your diet.
[ترجمه گوگل]نشاسته زیادی در رژیم غذایی شما وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در رژیم غذایی شما نشاسته خیلی زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Starch had not been left on his own right away.
[ترجمه گوگل]نشاسته بلافاصله به حال خود رها نشده بود
[ترجمه ترگمان]Starch در سمت راست او تنها مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Baked stuffed potatoes are an indulgent starch.
[ترجمه گوگل]سیب زمینی شکم پر پخته یک نشاسته مقوی است
[ترجمه ترگمان]سیب زمینی پخته برای آهار تزیینی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The dresses, in cotton voile, were scratchy with starch.
[ترجمه گوگل]لباس‌ها، در ویل پنبه‌ای، با نشاسته خراشیده بودند
[ترجمه ترگمان]لباس ها در پنبه پنبه ای و آهار خورده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shooting starch goes a long way in erasing the barrier between spectator and spectacle.
[ترجمه گوگل]تیراندازی نشاسته کمک زیادی به از بین بردن حائل بین تماشاگر و تماشاگر می کند
[ترجمه ترگمان]برای پاک کردن سد بین تماشاگر و تماشاگر یک روش طولانی ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They might even be stiffened with starch and painted over to leave a pattern.
[ترجمه گوگل]حتی ممکن است آنها را با نشاسته سفت کرده و روی آنها رنگ آمیزی کنند تا طرحی به جا بگذارند
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است حتی با نشاسته یخ زده شوند و بر روی آن نقاشی کنند تا یک الگو را ترک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mix the potato starch with the remaining half cup water until smooth.
[ترجمه گوگل]نشاسته سیب زمینی را با نصف فنجان آب باقیمانده مخلوط کنید تا یکدست شود
[ترجمه ترگمان]نشاسته سیب زمینی را با باقی مانده آب سرد مخلوط کنید تا صاف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تشریفات (اسم)
service, ceremony, ceremonial, formality, protocol, ritual, starch

نشاسته (اسم)
farina, starch

اهار (اسم)
starch

اهار زدن (فعل)
size, starch

تخصصی

[صنایع غذایی] نشاسته : بخش کربوهیدراته در مواد غذایی ماند سسیب زمینی برنج و غیره را گویند.
[نساجی] نشاسته - آهار
[نفت] نشاسته
[پلیمر] نشاسته

انگلیسی به انگلیسی

• edible complex carbohydrate found in plants; substance used to stiffen fabrics; formality, stiffness of manner
stiffen with starch; make rigid, make stiff
starch is a carbohydrate found in foods such as bread, potatoes, and rice.
starch is also a substance used for stiffening cloth.

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] نشاسته: ترکیبی از واحدهای به هم پیوسته ی گلوکز و شکل ذخیره ی کربوهیدرات در بسیاری از گیاهان
✔️نشاسته
. E. g
Sugar and starch are broken down ( =make a substance separate into parts or change into a different form in a chemical process ) in the stomach
نچسب بودن ( رفتار )
نشاسته ذرت
نشاسته
( صنایع چوب ) آهار زنی
میتوان به عنوان starch powder یعنی پودر نشاسته هم استفاده کرد

بپرس