• : تعریف: to apply starch to (clothing or other fabric), so as to stiffen.
جمله های نمونه
1. starch stiffens cloth
آهار پارچه را سفت می کند.
2. Corn starch is used as a thickener in stews.
[ترجمه گوگل]نشاسته ذرت به عنوان قوام دهنده در خورش ها استفاده می شود [ترجمه ترگمان]نشاسته ذرت به عنوان a برای stews استفاده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He eats a lot of starch.
[ترجمه گوگل]او نشاسته زیادی می خورد [ترجمه ترگمان] خیلی آهار خورده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You need to cut down on starch.
[ترجمه گوگل]باید نشاسته را کاهش دهید [ترجمه ترگمان] تو باید نشاسته رو کوتاه کنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Sugar and starch are broken down in the stomach.
[ترجمه گوگل]قند و نشاسته در معده تجزیه می شوند [ترجمه ترگمان]قند و نشاسته در معده شکسته می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. You eat too much starch.
[ترجمه گوگل]نشاسته زیاد می خورید [ترجمه ترگمان]تو خیلی نشاسته داری [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Plants produce sugars and starch to provide themselves with energy.
[ترجمه گوگل]گیاهان برای تامین انرژی خود قند و نشاسته تولید می کنند [ترجمه ترگمان]گیاهان sugars و نشاسته تولید می کنند تا انرژی خود را تامین کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The soup will reduce by adding some cooking starch.
[ترجمه انوشه] افزودن مقداری نشاسته سوپ را غلیظ تر میکند
|
[ترجمه گوگل]با افزودن مقداری نشاسته پخت، سوپ کم می شود [ترجمه ترگمان]سوپ با افزودن برخی نشاسته پخت وپز کاهش خواهد یافت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There's too much starch in your diet.
[ترجمه گوگل]نشاسته زیادی در رژیم غذایی شما وجود دارد [ترجمه ترگمان]در رژیم غذایی شما نشاسته خیلی زیاد است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Starch had not been left on his own right away.
[ترجمه گوگل]نشاسته بلافاصله به حال خود رها نشده بود [ترجمه ترگمان]Starch در سمت راست او تنها مانده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Baked stuffed potatoes are an indulgent starch.
[ترجمه گوگل]سیب زمینی شکم پر پخته یک نشاسته مقوی است [ترجمه ترگمان]سیب زمینی پخته برای آهار تزیینی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The dresses, in cotton voile, were scratchy with starch.
[ترجمه گوگل]لباسها، در ویل پنبهای، با نشاسته خراشیده بودند [ترجمه ترگمان]لباس ها در پنبه پنبه ای و آهار خورده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Shooting starch goes a long way in erasing the barrier between spectator and spectacle.
[ترجمه گوگل]تیراندازی نشاسته کمک زیادی به از بین بردن حائل بین تماشاگر و تماشاگر می کند [ترجمه ترگمان]برای پاک کردن سد بین تماشاگر و تماشاگر یک روش طولانی ادامه دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They might even be stiffened with starch and painted over to leave a pattern.
[ترجمه گوگل]حتی ممکن است آنها را با نشاسته سفت کرده و روی آنها رنگ آمیزی کنند تا طرحی به جا بگذارند [ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است حتی با نشاسته یخ زده شوند و بر روی آن نقاشی کنند تا یک الگو را ترک کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Mix the potato starch with the remaining half cup water until smooth.
[ترجمه گوگل]نشاسته سیب زمینی را با نصف فنجان آب باقیمانده مخلوط کنید تا یکدست شود [ترجمه ترگمان]نشاسته سیب زمینی را با باقی مانده آب سرد مخلوط کنید تا صاف شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[صنایع غذایی] نشاسته : بخش کربوهیدراته در مواد غذایی ماند سسیب زمینی برنج و غیره را گویند. [نساجی] نشاسته - آهار [نفت] نشاسته [پلیمر] نشاسته
انگلیسی به انگلیسی
• edible complex carbohydrate found in plants; substance used to stiffen fabrics; formality, stiffness of manner stiffen with starch; make rigid, make stiff starch is a carbohydrate found in foods such as bread, potatoes, and rice. starch is also a substance used for stiffening cloth.
پیشنهاد کاربران
[پزشکی] نشاسته: ترکیبی از واحدهای به هم پیوسته ی گلوکز و شکل ذخیره ی کربوهیدرات در بسیاری از گیاهان
✔️نشاسته . E. g Sugar and starch are broken down ( =make a substance separate into parts or change into a different form in a chemical process ) in the stomach
نچسب بودن ( رفتار )
نشاسته ذرت
نشاسته
( صنایع چوب ) آهار زنی
میتوان به عنوان starch powder یعنی پودر نشاسته هم استفاده کرد