stapler
/ˈsteɪpələr//ˈsteɪplə/
معنی: ماشین عدل بندی، فروشنده پشم وپنبه وامثال ان، ماشین گیره زنی به کاغذ
معانی دیگر: تاجر یا فروشنده ی محصولات عمده، عمده فروش، بنکدار، (کاغذ و چوب و غیره) ماشین دوخت، دوختگر، دوزگر، منگنه، سیم دوز

بررسی کلمه
اسم ( noun )
• : تعریف: a tool in a home or office that uses staples to attach papers together.
جمله های نمونه
1. Rice is the staple diet in many Asian countries.
[ترجمه گوگل]برنج رژیم غذایی اصلی در بسیاری از کشورهای آسیایی است
[ترجمه ترگمان]برنج رژیم غذایی اصلی بسیاری از کشورهای آسیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برنج رژیم غذایی اصلی بسیاری از کشورهای آسیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Coffee is the staple of this district.
[ترجمه پریسا تهرانی نژاد] ویژگی اصلی این منطقه قهوه است|
[ترجمه گوگل]قهوه عنصر اصلی این منطقه است[ترجمه ترگمان]قهوه مهم ترین بخش این منطقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Chinese also eat a type of pasta as part of their staple diet.
[ترجمه گوگل]چینی ها همچنین نوعی پاستا را به عنوان بخشی از رژیم غذایی اصلی خود می خورند
[ترجمه ترگمان]چینی ها همچنین نوعی پاستا به عنوان بخشی از رژیم غذایی اصلی خود می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چینی ها همچنین نوعی پاستا به عنوان بخشی از رژیم غذایی اصلی خود می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Would you mind stapling the reports together?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید گزارش ها را با هم منگنه کنید؟
[ترجمه ترگمان]میشه این گزارش ها رو به هم وصل کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میشه این گزارش ها رو به هم وصل کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Coconut is one of the staple exports of the islands.
[ترجمه گوگل]نارگیل یکی از صادرات اصلی جزایر است
[ترجمه ترگمان]نارگیل یکی از عمده صادرات اصلی این جزایر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نارگیل یکی از عمده صادرات اصلی این جزایر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Jeans are a staple part of everyone's wardrobe.
[ترجمه گوگل]شلوار جین جزء اصلی کمد لباس همه است
[ترجمه ترگمان]شلوارهای جین بخش مهمی از کمد لباس هر فرد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شلوارهای جین بخش مهمی از کمد لباس هر فرد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Bananas and sugar are the staples of Jamaica.
[ترجمه گوگل]موز و شکر مواد اصلی جامائیکا هستند
[ترجمه ترگمان]موز و شکر کالاهای اصلی جاماییکا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موز و شکر کالاهای اصلی جاماییکا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Staple the invoice and the receipt together.
[ترجمه گوگل]فاکتور و رسید را با هم منگنه کنید
[ترجمه ترگمان]فاکتور و رسید را به هم اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فاکتور و رسید را به هم اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The weather forms the staple of their conversation.
[ترجمه گوگل]آب و هوا محور گفتگوی آنها را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]آب و هوا رشته اصلی conversation را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آب و هوا رشته اصلی conversation را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Staple goods are disappearing from the shops.
[ترجمه گوگل]کالاهای اصلی از مغازه ها ناپدید می شوند
[ترجمه ترگمان]اجناس Staple از مغازه ها ناپدید میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اجناس Staple از مغازه ها ناپدید میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Fish is a staple in the diet of many Africans.
[ترجمه گوگل]ماهی جزء اصلی رژیم غذایی بسیاری از آفریقایی ها است
[ترجمه ترگمان]ماهی یکی از عناصر اصلی رژیم غذایی بسیاری از آفریقایی هاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماهی یکی از عناصر اصلی رژیم غذایی بسیاری از آفریقایی هاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Retail prices of staple foods remain unchanged.
[ترجمه گوگل]قیمت خرده فروشی مواد غذایی اصلی بدون تغییر باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]قیمت خرده فروشی مواد غذایی اصلی بدون تغییر باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قیمت خرده فروشی مواد غذایی اصلی بدون تغییر باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The government has decided to lift price ceilings on bread, milk and other staples.
[ترجمه گوگل]دولت تصمیم گرفته است که سقف قیمت نان، شیر و سایر کالاهای اساسی را لغو کند
[ترجمه ترگمان]دولت تصمیم گرفته است تا سقف قیمت نان، شیر و سایر مواد غذایی را بالا ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت تصمیم گرفته است تا سقف قیمت نان، شیر و سایر مواد غذایی را بالا ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Romantic fiction and reference books are a staple of many public libraries.
[ترجمه گوگل]داستان های عاشقانه و کتاب های مرجع جزء اصلی بسیاری از کتابخانه های عمومی هستند
[ترجمه ترگمان]ادبیات داستانی و کتاب های مرجع از بسیاری از کتابخانه های عمومی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ادبیات داستانی و کتاب های مرجع از بسیاری از کتابخانه های عمومی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The staple crop is rice.
[ترجمه گوگل]محصول اصلی برنج است
[ترجمه ترگمان]محصول اصلی برنج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محصول اصلی برنج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
ماشین عدل بندی (اسم)
stapler
فروشنده پشم وپنبه وامثال ان (اسم)
stapler
ماشین گیره زنی به کاغذ (اسم)
stapler
تخصصی
[مهندسی گاز] ماشین دوخت کاغذ
[نساجی] شخص با تجربه ای که الیاف پنبه را طبقه بندی می کند
[نساجی] شخص با تجربه ای که الیاف پنبه را طبقه بندی می کند
به انگلیسی
• mechanical device which fastens papers and other material together by means of staples
a stapler is a special device used for putting staples into sheets of paper.
a stapler is a special device used for putting staples into sheets of paper.
پیشنهاد کاربران
منگنه
منگنه
وسیله ای که دو چیز یا ورقه را به هم متصل میکند
وسیله ای که دو چیز یا ورقه را به هم متصل میکند
ماشین دوخت
منگنه زن
هم منگنه معنی می دهد
و هم سوزن منگنه
و هم سوزن منگنه
ماشین عدل بندی چیه دیگه؟!! مگه عصر حجره؟؟!!
منگنه!! تامام
منگنه!! تامام
I can never lay my hands on ( =find ) a stapler in this office
stapler : ماشین منگنه
staples : سوزن منگنه

staples : سوزن منگنه

stapler = منگنه
staple = سوزن منگنه

staple = سوزن منگنه
