stanza

/ˈstænzə//ˈstænzə/

معنی: بند، بند شعر، قطعه عمارت، تهلیل
معانی دیگر: (شعر) بند، قطعه (در شعر انگلیسی هر بند حدود چهار سطر دارد)، قطعه بندگردان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: stanzaic (adj.)
• : تعریف: a group of related lines in a poem that are separated typographically from other similar groups and that often have a regular meter and rhyme scheme.

- The poem is composed of three stanzas of six lines each.
[ترجمه گوگل] این شعر از سه بیت شش بیتی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان] این شعر از سه خط شعر هر یک تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. A stanza is, literally, a room.
[ترجمه گوگل]بند به معنای واقعی کلمه یک اتاق است
[ترجمه ترگمان]یک بند به معنای واقعی یک اتاق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If a stanza from Sappho, for instance, were to fall on your foot, it might hurt.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اگر مصراعی از سافو روی پای شما بیفتد، ممکن است درد داشته باشد
[ترجمه ترگمان]مثلا اگر اشعاری از سافو در پای تو می افتاد، ممکن بود صدمه ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Each kid would sing a two-line stanza, making it up as he went.
[ترجمه گوگل]هر بچه یک مصراع دو خطی می خواند و در حین رفتن آن را درست می کرد
[ترجمه ترگمان]هر بچه ای به بیت شعر دو سطر را می خواند و همان طور که می رفت آن را بالا می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In stanza two it appears twice, and the adjective itself a third time alone.
[ترجمه گوگل]در مصراع دوم دو بار و خود صفت بار سوم به تنهایی ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]در بند دو، دو بار به نظر می رسد، و خود صفت تنها یک دفعه سوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In stanza three it appears once again.
[ترجمه گوگل]در بند سه بار دیگر ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]در آن سه قطعه، یک بار دیگر به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Under the stanza, add a new stanza to ensure that any SOAP protocol level can be consumed (the default is to consume only SOAP .
[ترجمه گوگل]در زیر بند، یک بند جدید اضافه کنید تا مطمئن شوید که هر سطح پروتکل SOAP قابل مصرف است (پیش‌فرض این است که فقط SOAP مصرف شود
[ترجمه ترگمان]در این بند، یک بند جدید برای اطمینان از اینکه هر سطح پروتکل SOAP مصرف شود، اضافه کنید (پیش فرض این است که تنها SOAP را مصرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Changed the behavior so that Stanza is first launched, the last opened book is automatically opened.
[ترجمه گوگل]رفتار را تغییر داد تا Stanza برای اولین بار راه اندازی شود، آخرین کتاب باز شده به طور خودکار باز می شود
[ترجمه ترگمان]تغییر رفتار به گونه ای که stanza اولین بار راه اندازی شود، آخرین کتاب باز به طور خودکار باز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Shakespearean sonnet consists of three quatrains (four-line stanzas), rhyming abab cdcd efef, and a couplet (a two-line stanza), rhyming gg.
[ترجمه گوگل]غزل شکسپیر مشتمل بر سه رباعی (بیت های چهار خطی)، قافیه اباب سی دی سی دی افف و دوبیتی (یک بیت دو خطی) قافیه gg است
[ترجمه ترگمان]غزل شکسپیر شامل سه quatrains (بند چهار خط)، قافیه بندی cdcd cdcd و یک بیت (بند دو سطر)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He improvised a new stanza for the school song at the football game.
[ترجمه گوگل]او یک بیت جدید برای آهنگ مدرسه در بازی فوتبال بداهه ساخت
[ترجمه ترگمان]او یک بند جدید برای آهنگ مدرسه در بازی فوتبال ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A popular software application on Apple's iPhone, called Stanza, already turns that device into a book reader, with one-handed page turning that is ideal for public transport.
[ترجمه گوگل]یک برنامه نرم افزاری محبوب در آیفون اپل، به نام Stanza، در حال حاضر آن دستگاه را به یک کتابخوان تبدیل می کند، با چرخش صفحه با یک دست که برای حمل و نقل عمومی ایده آل است
[ترجمه ترگمان]یک کاربرد نرم افزاری محبوب در آیفون اپل به نام stanza، که این دستگاه را به یک خواننده کتاب تبدیل می کند، با ورق یک صفحه ای که برای حمل و نقل عمومی ایده آل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The rhythmic pattern of a stanza, determined by the kind and number of lines.
[ترجمه گوگل]الگوی ریتمیک یک بند که با نوع و تعداد خطوط تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]الگوی rhythmic یک بند، که با نوع و تعداد خطوط مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In Stanza we define a security constraint for index. gt, which is the entry point of the application.
[ترجمه گوگل]در Stanza یک محدودیت امنیتی برای ایندکس تعریف می کنیم gt که نقطه ورود برنامه است
[ترجمه ترگمان]در stanza ما یک محدودیت امنیتی برای شاخص را تعریف می کنیم این مرحله ورود به برنامه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There are six lines in every stanza.
[ترجمه گوگل]در هر بند شش سطر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در هر stanza شش خط وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In Stanza we define a security constraint for comment. groovy which is the RESTful resource handling our AJAX services.
[ترجمه گوگل]در Stanza یک محدودیت امنیتی برای نظر تعریف می کنیم groovy که منبع RESTful است که خدمات AJAX ما را مدیریت می کند
[ترجمه ترگمان]در stanza ما یک محدودیت امنیتی برای اظهار نظر را تعریف می کنیم groovy which resource RESTful handling AJAX our our our is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بند (اسم)
fit, article, articulation, joint, link, bind, bond, clause, provision, snare, segment, levee, facet, hinge, line, dyke, dike, paragraph, dam, wristband, tie, frenum, clamp, binder, sling, fastening, manacle, weir, canto, ligation, commissure, ligature, noose, facia, fascia, funiculus, joggle, holdback, holdfast, internode, ligament, proviso, stanza, trawl

بند شعر (اسم)
stave, stanza

قطعه عمارت (اسم)
stanza

تهلیل (اسم)
tag, stanza

انگلیسی به انگلیسی

• group of lines forming one division of a poem
a stanza is a verse of a poem; a technical term.

پیشنهاد کاربران

بپرس