هر چیزی که بهش مربوطه
بیانگر چیزی بودن
بیان کردن
مخفف
بیانگر چیزی بودی ، نشانه چیزی بودن
ساخته شده از، مخفف، نشان دهنده
نشان دادن،
مخفف
مخفف
علامت اختصاری برای . . .
کوته نوشته . . . بودن
کوته نوشته . . . بودن
نشون دادن
جانشین شدن
۱ - معنی دادن، نشان دادن
۲ - تحمل کردن،
۳ - پشتیبانی کردن، حمایت کردن
۲ - تحمل کردن،
۳ - پشتیبانی کردن، حمایت کردن
مخففِ …… است.
حکایت دارد از
مخفف شده، نماد، بیانگر
مخفف است
به جای
به جای . . . . . . به کار میرود
بیانگر
به کار می رود به جای. . .
نشان دهنده ی
stands for علامت اختصاری
علامت اختصاری
نشانه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)