standpipe

/ˈstændpaɪp//ˈstændpaɪp/

تانک یا انبار آب شهر (به صورت استوانه ی ایستاده)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a vertical water pipe, either within a building or without, that is filled to a certain pressure in order to allow water to flow at various valves.

جمله های نمونه

1. In the throttle control box available, standpipe pressure is controlled by hand with lower accurate, by which underbalanced well drilling is hard to be performed .
[ترجمه گوگل]در جعبه کنترل دریچه گاز موجود، فشار لوله ایستاده با دست با دقت پایین‌تر کنترل می‌شود، که توسط آن حفاری چاه نامتعادل به سختی انجام می‌شود
[ترجمه ترگمان]در جعبه کنترل سوپاپ کنترل، فشار standpipe با دست با دقت کم تر کنترل می شود، که در آن دریل کردن چاه به سختی می تواند انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are no shower facilities and the standpipe taps lack bowls, so water tends to leak into the ground and under people's homes.
[ترجمه گوگل]هیچ امکاناتی برای دوش وجود ندارد و شیرهای پایه فاقد کاسه هستند، بنابراین آب تمایل دارد به داخل زمین و زیر خانه های مردم نشت کند
[ترجمه ترگمان]هیچ تاسیسات بارش وجود ندارد و شیره ای standpipe فاقد کاسه هستند، بنابراین آب به درون زمین و در خانه های مردم نشت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Construction technology of prefabrication combination standpipe, which is used firstly in China, has some characteristics of simple construction, reliable quality and high fabricated precision.
[ترجمه گوگل]فن آوری ساخت لوله های ترکیبی پیش ساخته، که ابتدا در چین استفاده می شود، دارای برخی از ویژگی های ساخت ساده، کیفیت قابل اعتماد و دقت ساخت بالا است
[ترجمه ترگمان]فن آوری ساخت ترکیبی prefabrication، که ابتدا در چین مورد استفاده قرار می گیرد، دارای ویژگی های ساخت ساده، کیفیت قابل اعتماد و دقت ساختگی بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sometimes there was only one standpipe to provide the entire lane or court with water.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات فقط یک لوله برای تامین آب کل خط یا زمین وجود داشت
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها فقط یک standpipe وجود داشت که می توانست کل مسیر یا دادگاه را با آب تامین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A standpipe was crucial for smooth circulation.
[ترجمه گوگل]یک پایه برای گردش روان بسیار مهم بود
[ترجمه ترگمان]A برای گردش روان بسیار حیاتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The negative pressure gradient and slip velocity in standpipe increase with the increase of circulating rate.
[ترجمه گوگل]گرادیان فشار منفی و سرعت لغزش در لوله ایستاده با افزایش نرخ گردش افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]گرادیان فشار منفی و سرعت لغزش در standpipe با افزایش نرخ گردش کار افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Welding-seam on the standpipe.
[ترجمه گوگل]درز جوش روی لوله ایستاده
[ترجمه ترگمان] دوخت و دوز روی the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The end gate of the upper conduit, also showing the winding house and cabin housing one of the hydraulic standpipes.
[ترجمه گوگل]دروازه انتهایی مجرای بالایی، همچنین خانه پیچ در پیچ و محفظه کابین یکی از پایه های هیدرولیک را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]دروازه نهایی مجرای فوقانی همچنین خانه پر پیچ وخم و خانه کابین را نشان می دهد که یکی از standpipes هیدرولیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Through this high pressure line, mud is pumped in to the standpipe and drill pipe.
[ترجمه گوگل]از طریق این خط فشار بالا، گل به لوله ایستاده و لوله مته پمپ می شود
[ترجمه ترگمان]از طریق این خط فشار بالا، گل به پمپ standpipe و لوله حفاری پمپ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Based on the experimental results and analysis, the idea and principle about design of standpipe shape and dense-phase transportation of catalyst in the standpipe were presented.
[ترجمه گوگل]بر اساس نتایج تجربی و تجزیه و تحلیل، ایده و اصل در مورد طراحی شکل لوله ایستاده و انتقال فاز متراکم کاتالیزور در لوله پایه ارائه شد
[ترجمه ترگمان]براساس نتایج تجربی و تحلیل، ایده و اصل طراحی شکل standpipe و انتقال فاز متراکم کاتالیزگر در the ارایه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The results show that the size and direction of the gas-phase velocity in the standpipe are chiefly affected by the mass flux of solid and negative pressure gradient.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که اندازه و جهت سرعت فاز گاز در لوله ایستاده عمدتاً تحت تأثیر شار جرمی گرادیان فشار جامد و منفی است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که اندازه و جهت سرعت فاز گاز در the عمدتا تحت تاثیر شار جرمی شیب فشار جامد و منفی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Where greater coverage is required, multiple gauge glasses using either independent vessel connections or a standpipe shall be used.
[ترجمه گوگل]در مواردی که پوشش بیشتری مورد نیاز است، باید از شیشه های گیج چندگانه با استفاده از اتصالات مخزن مستقل یا یک لوله ایستاده استفاده شود
[ترجمه ترگمان]در جاییکه مورد نیاز است، چند glasses با استفاده از اتصال های کشتی مستقل و یا standpipe مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The total pressure drop in hung-up regime is approximately equal to that in the standpipe.
[ترجمه گوگل]مجموع افت فشار در رژیم آویزان تقریباً برابر با افت فشار در استندپایپ است
[ترجمه ترگمان]افت فشار کل در رژیم معلق تقریبا برابر با آن در the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The influence of the arrangements of pipes on gas solid flow characteristics in the dense section of standpipe in the circulating fluidized bed is studied on a cold state experiment platform.
[ترجمه گوگل]تأثیر آرایش لوله‌ها بر ویژگی‌های جریان جامد گاز در بخش متراکم لوله ایستاده در بستر سیال در حال گردش بر روی یک سکوی آزمایش حالت سرد مطالعه شده است
[ترجمه ترگمان]تاثیر ترتیبات لوله بر روی مشخصه های جریان گاز جامد در بخش متراکم of در بس تر سیال شده در حال گردش بر روی یک سکوی آزمایش حالت سرد مطالعه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] پیزومتر - لوله قائم - لوله شاغولی - لوله عمودی
[زمین شناسی] منبع ایستاده
[زمین شناسی] پیزومتر، لوله فشارسنج (ایستاده)

انگلیسی به انگلیسی

• vertical water pipe
a standpipe is a vertical pipe that is connected to a water supply and stands in a street or other public place.

پیشنهاد کاربران

عَلَمَک ( در لوله کشی فاضلاب و آبرسانی )
لوله آب آتش نشانی یا همان هایدرانت می باشد که در آمریکا به آن standpipe گفته می شود
لوله آب آتش نشانی

بپرس