• (1)تعریف: an order that is in effect until it is changed or nullified.
• (2)تعریف: (pl.) in parliamentary procedure, rules that are in effect during all sessions, unless changed or nullified.
جمله های نمونه
1. With a standing order you tell your branch exactly how much is to be paid and when.
[ترجمه گوگل]با یک دستور ثابت شما به شعبه خود می گویید دقیقا چقدر و چه زمانی باید پرداخت شود [ترجمه ترگمان]با یک دستور کتبی، شما به your بگویید که چقدر پول پرداخت خواهد شد و چه وقت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This can be arranged easily by standing order, automatic transfer or by telephone.
[ترجمه گوگل]این را می توان به راحتی با سفارش ثابت، انتقال خودکار یا از طریق تلفن ترتیب داد [ترجمه ترگمان]این می تواند به راحتی با ترتیب ایستادن، انتقال اتوماتیک یا با تلفن ترتیب داده شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Massachusetts standing order had learned that it could best keep its official establishment by smuggling in some respectable dissenters.
[ترجمه گوگل]دستور دائم ماساچوست دریافته بود که به بهترین وجه میتواند تأسیس رسمی خود را با قاچاق برخی از مخالفان محترم حفظ کند [ترجمه ترگمان]نظم ایستاده ماساچوست آگاهی یافته بود که بهتر است تشکیلات رسمی خود را از طریق قاچاق در برخی از ناسازگاران قابل احترام نگاه دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Under this Standing Order, a Bill is taken to be read a first time if certain formalities are gone through.
[ترجمه گوگل]بر اساس این دستور ثابت، در صورت انجام برخی تشریفات، یک لایحه برای اولین بار خوانده می شود [ترجمه ترگمان]تحت فرمان برداری، بیل باید برای اولین بار آن را خوانده باشد، اگر این تشریفات انجام شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The content of standing order lists should be regularly reviewed, especially when their percentage of the total expenditure begins to rise.
[ترجمه گوگل]محتوای فهرستهای دستور ثابت باید مرتباً بررسی شود، بهویژه زمانی که درصد آنها از کل هزینهها شروع به افزایش میکند [ترجمه ترگمان]محتوای لیست مرتب باید به طور منظم مورد بازبینی قرار گیرد، به خصوص زمانی که درصد مخارج کلی آن ها شروع به افزایش می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I pay my subscription by standing order.
[ترجمه گوگل]من اشتراک خود را به صورت ثابت پرداخت می کنم [ترجمه ترگمان]با نظم و ترتیب subscription را می پردازم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Customers with regular bills of fixed amounts may standing order.
[ترجمه Solmaz Raoofi] مشتریانی که صورت حساب های مداوم با مبالغ ثابت دارند، می توانند دستور کتبی پرداخت داشته باشند.
|
[ترجمه گوگل]مشتریانی که صورتحسابهای معمولی با مبالغ ثابت دارند، ممکن است سفارش دهند [ترجمه ترگمان]مشتریان با قبوض معمولی مقادیر ثابت ممکن است مرتب باشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Could you arrange a standing order for US 400 per month payable to this account, please ?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید یک دستور ثابت به مبلغ 400 ایالات متحده در ماه قابل پرداخت به این حساب ترتیب دهید، لطفا؟ [ترجمه ترگمان]آیا می توانید یک سفارش ثابت برای ۴۰۰ دلار در ماه قابل پرداخت به این حساب را ترتیب دهید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There is a standing order, that I have on file down here.
[ترجمه گوگل]یک دستور ثابت وجود دارد که من در اینجا در پرونده دارم [ترجمه ترگمان]یه حکم بازداشت وجود داره که من این پایین پرونده دارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Do you pay your bills by standing order?
[ترجمه گوگل]آیا قبض های خود را به صورت ثابت پرداخت می کنید؟ [ترجمه ترگمان]با نظم و ترتیب پول خود را می دهی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I regret that his application does not meet the requirements of the Standing Order.
[ترجمه گوگل]متاسفم که درخواست او شرایط مندرج در Standing Order را ندارد [ترجمه ترگمان]من تاسف می خورم که این درخواست با الزامات دستور دائمی همخوانی ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And for regular savings we can easily set up a standing order.
[ترجمه گوگل]و برای پس انداز منظم می توانیم به راحتی یک سفارش ثابت تنظیم کنیم [ترجمه ترگمان]و برای پس انداز معمولی می توانیم به راحتی یک سفارش ثابت را تنظیم کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. One in five had wrangles over a direct debit or standing order.
[ترجمه گوگل]از هر پنج نفر، یک نفر بر سر یک بدهی مستقیم یا سفارش ثابت دعوا داشت [ترجمه ترگمان]یکی از پنج نفر از روی یک بدهکاری مستقیم یا یک فرمان ایستاده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We also need to have received your first premium payment or a completed Banker's Standing Order or Credit Card Authority.
[ترجمه گوگل]ما همچنین باید اولین پرداخت حق بیمه شما یا یک دستور ثابت بانکدار یا مرجع کارت اعتباری را دریافت کرده باشیم [ترجمه ترگمان]ما همچنین نیاز داریم که اولین پرداخت حق بیمه خود را دریافت کرده یا به عنوان مرجع کارت اعتباری یا کارت اعتباری خود را تکمیل کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Any payments on account of the income of the trust property may be provided for by means of a standing order to the bank at which the trust account is kept.
[ترجمه گوگل]هرگونه پرداخت به حساب درآمد اموال امانی ممکن است از طریق یک حکم ثابت به بانکی که حساب امانی در آن نگهداری می شود ارائه شود [ترجمه ترگمان]هر گونه پرداخت به حساب درآمد حاصل از حق بیمه ممکن است به وسیله یک دستور رسمی به بانک ارایه شود که در آن حساب اعتماد نگه داشته می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
نظام نامه (اسم)
precept, code, bylaw, workbook, constitution, manual, standing order
دستور جاری (اسم)
standing order
امریه نظامی (اسم)
standing order
تخصصی
[حقوق] سفارش جاری و مستمر (دارای اعتبار تا اطلاع ثانوی)
انگلیسی به انگلیسی
• permission for the bank to pull regular funds out of a customer's account for a certain body; permanent direction, regulation whose validity is not temporary; permanent command or issuance a standing order is an instruction to your bank to pay someone a fixed amount of money regularly.
پیشنهاد کاربران
فرامین دائمی
دستورالعمل ثابت
کد دستوری If you have to make a regular payment like rent you can ask the bank to pay this amount for you. automatically