standard time

/ˈstændərdˈtaɪm//ˈstændədˈtaɪm/

زمان استانده (هر یک از 24 ساعتی که کره ی زمین به آن تقسیم شده است و ماخذ آن greenwich در نزدیکی لندن است - هر یک از هشت ساعتی که امریکای شمالی را به آن بخش کرده اند)، وقت رسمی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the time officially designated in any of the world's twenty-four time zones, which is based for the most part on that zone's distance from the Greenwich meridian.

جمله های نمونه

1. French standard time is GMT plus hr.
[ترجمه گوگل]زمان استاندارد فرانسه GMT به اضافه ساعت است
[ترجمه ترگمان]زمان استاندارد فرانسه به وقت گرینویچ بعلاوه ساعت می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Distributes precision standard time to various business systems operated on the network.
[ترجمه گوگل]زمان استاندارد دقیق را بین سیستم های تجاری مختلف که در شبکه کار می کنند توزیع می کند
[ترجمه ترگمان]Distributes زمان استاندارد برای سیستم های تجاری مختلف که در شبکه عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Define the name of the time zone's standard time.
[ترجمه گوگل]نام زمان استاندارد منطقه زمانی را تعریف کنید
[ترجمه ترگمان]نام زمان استاندارد منطقه زمانی را تعریف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Time zone: New Zealand officially adopts a standard time to be observed nationally.
[ترجمه گوگل]منطقه زمانی: نیوزلند به طور رسمی یک زمان استاندارد را برای رعایت در سطح ملی اتخاذ می کند
[ترجمه ترگمان]منطقه زمانی: نیوزیلند به طور رسمی زمان استاندارد را در سطح ملی می پذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Now the standard time is 1o 'clock.
[ترجمه گوگل]اکنون زمان استاندارد ساعت 1 است
[ترجمه ترگمان]اکنون زمان استاندارد ساعت ۱ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What's the standard time of staring without looking pretentious?
[ترجمه گوگل]زمان استاندارد خیره شدن بدون ظاهری متظاهر چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]زمان standard بدون اینکه پرمدعا به نظر برسد، چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pacific Standard Time is a festival of postwar art in Los Angeles that, with help from $10 million of Getty Foundation grants, will be filling almost all the city's art venues.
[ترجمه گوگل]Pacific Standard Time جشنواره ای از هنر پس از جنگ در لس آنجلس است که با کمک 10 میلیون دلار کمک های مالی بنیاد گتی، تقریباً تمام مکان های هنری شهر را پر خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]زمان استاندارد اقیانوس آرام یک جشنواره هنری پس از جنگ در لس آنجلس است که با کمک ۱۰ میلیون دلار از کمک های مالی بنیاد گتی، تقریبا همه مراکز هنری شهر را پر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Makes fun of Indian Standard Time and Indian Road Conditions.
[ترجمه گوگل]زمان استاندارد هند و شرایط جاده هند را مسخره می کند
[ترجمه ترگمان]باعث تفریح زمان استاندارد هندی و شرایط جاده هند می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So, my watch is 7:45 Mountain Standard time, We synched?
[ترجمه گوگل]بنابراین، ساعت من 7:45 به وقت استاندارد کوهستان است، ما همگام شدیم؟
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ساعت من ۷: ۴۵ زمان استاندارد کوهستانی است، ما synched؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What time will I arrive central standard time?
[ترجمه گوگل]چه ساعتی به ساعت استاندارد مرکزی می رسم؟
[ترجمه ترگمان]چه زمانی به زمان استاندارد مرکزی می رسم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The doors close at 12:00am midnight Pacific Standard Time.
[ترجمه گوگل]درها ساعت 12:00 نیمه شب به وقت استاندارد اقیانوس آرام بسته می شوند
[ترجمه ترگمان]دره ای بسته به ساعت ۱۲: ۰۰ نیمه شب به زمان استاندارد اقیانوس آرام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Two standard time rate games will be played followed by playoffs if necessary.
[ترجمه گوگل]دو بازی استاندارد با نرخ زمان انجام می شود و در صورت لزوم بازی های پلی آف انجام می شود
[ترجمه ترگمان]در صورت لزوم دو بازی با نرخ استاندارد انجام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some localities reverted to standard time after the war, but others retained daylight saving.
[ترجمه گوگل]برخی از محلات پس از جنگ به زمان استاندارد بازگشتند، اما برخی دیگر از زمان تابستان استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]برخی از این مکان ها به زمان استاندارد پس از جنگ برگشته اند، اما برخی دیگر روز را حفظ کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The micro-processor and VLSIC are core of the master clock, which consists of a control unit and can adjust all slave clocks (except standard time slave clock) clockwise and inversion quickly.
[ترجمه گوگل]ریزپردازنده و VLSIC هسته اصلی ساعت هستند که از یک واحد کنترل تشکیل شده است و می‌تواند تمام ساعت‌های برده (به جز ساعت استاندارد زمان استاندارد) را در جهت عقربه‌های ساعت و وارونگی سریع تنظیم کند
[ترجمه ترگمان]ریز پردازنده و VLSIC هسته ساعت اصلی هستند، که شامل یک واحد کنترل است و می تواند تمام ساعت های غلامی (به جز ساعت برده زمان استاندارد)در جهت عقربه های ساعت و وارونگی را تنظیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Many countries, including China, do not observe it. So if you're in the Eastern Time zone, you would be 12 hours behind Beijing during Daylight Saving Time, but 13 hours behind in Standard Time.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کشورها، از جمله چین، آن را رعایت نمی کنند بنابراین اگر در منطقه زمانی شرقی هستید، در زمان تابستانی 12 ساعت از پکن عقب خواهید بود، اما در زمان استاندارد 13 ساعت عقب خواهید بود
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کشورها از جمله چین آن را مشاهده نمی کنند بنابراین اگر شما در منطقه زمانی شرقی هستید، ۱۲ ساعت پشت سر هم در زمان صرفه جویی در زمان نور روز خواهید بود، اما ۱۳ ساعت پشت سر هم در زمان استاندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] زمان استاندارد
[برق و الکترونیک] زمان استاندارد زمان خورشیدی متوسط، بر اساس عبور خورشید از نصف النهار معینی به نام نصف النهار زمان که در ناحیه ای به نام منطقه زمانی به کار می رود .
[ریاضیات] زمان استاندارد

انگلیسی به انگلیسی

• official standard time of a region (measured in relation to greenwich, england)

پیشنهاد کاربران

بپرس