1. The standard of living today is on the edge of subsistence.
[ترجمه گوگل]استاندارد زندگی امروز در مرز معیشتی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]استاندارد زندگی امروزی بر روی پایین ترین سطح گذران زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Everyone should be entitled to a decent wage/standard of living.
[ترجمه گوگل]همه باید از دستمزد/استاندارد زندگی مناسب برخوردار باشند
[ترجمه ترگمان]هر کس باید مستحق یک حقوق مناسب و استاندارد زندگی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We'll continue to fight for a decent standard of living for our members.
[ترجمه گوگل]ما به مبارزه برای یک استاندارد زندگی مناسب برای اعضای خود ادامه خواهیم داد
[ترجمه ترگمان]ما به جنگیدن با یک استاندارد مناسب برای living ادامه میدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They have / enjoy a high standard of living.
[ترجمه گوگل]آنها از استاندارد زندگی بالایی برخوردارند / لذت می برند
[ترجمه ترگمان]آن ها از استاندارد بالایی از زندگی لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The standard of living in many developing countries is low.
[ترجمه گوگل]استاندارد زندگی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه پایین است
[ترجمه ترگمان]استاندارد زندگی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We in the West enjoy a standard of living undreamed of by the majority of people in the world.
[ترجمه گوگل]ما در غرب از استانداردی از زندگی برخورداریم که اکثریت مردم جهان آن را نمی بینند
[ترجمه ترگمان]ما در غرب از یک استاندارد زندگی کردن با اکثریت مردم در جهان لذت می بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Their standard of living is very low.
[ترجمه گوگل]سطح زندگی آنها بسیار پایین است
[ترجمه ترگمان]استاندارد زندگی آن ها بسیار پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. For one thing, people now enjoy a higher standard of living.
[ترجمه گوگل]برای یک چیز، مردم اکنون از استاندارد زندگی بالاتری برخوردار هستند
[ترجمه ترگمان]برای یک چیز، مردم اکنون از استاندارد بالاتری از زندگی لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A reduced standard of living will develop from increasing taxation and rising unemployment.
[ترجمه گوگل]کاهش سطح زندگی ناشی از افزایش مالیات و افزایش بیکاری ایجاد خواهد شد
[ترجمه ترگمان]استاندارد کاهش زندگی ناشی از افزایش مالیات و افزایش بیکاری خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Their standard of living steadily sank down.
[ترجمه گوگل]استاندارد زندگی آنها به طور پیوسته پایین آمد
[ترجمه ترگمان]معیار زندگی آن ها به طور یکنواخت فرو ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Mr Meacher quoted statistics saying that the standard of living of the poorest people had fallen.
[ترجمه گوگل]آقای میچر به نقل از آمارها می گوید که سطح زندگی فقیرترین مردم کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]آقای Meacher به نقل از آمار گفت که استاندارد زندگی فقیرترین مردم کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The people of the U. S. A. have a high standard of living.
[ترجمه گوگل]مردم ایالات متحده استاندارد زندگی بالایی دارند
[ترجمه ترگمان]مردم یو اس الف استاندارد بالایی از زندگی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Both the cost and the standard of living were lower before the war.
[ترجمه گوگل]هم هزینه و هم سطح زندگی قبل از جنگ کمتر بود
[ترجمه ترگمان]هزینه و استاندارد زندگی قبل از جنگ کم تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. There's been a progressive decline in the standard of living over the past few years.
[ترجمه گوگل]در طی چند سال گذشته کاهش تدریجی استاندارد زندگی وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]در چند سال گذشته یک کاهش تدریجی در استاندارد زندگی وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The people of the US have a high standard of living.
[ترجمه گوگل]مردم ایالات متحده استاندارد زندگی بالایی دارند
[ترجمه ترگمان]مردم آمریکا استاندارد بالایی از زندگی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید