standard of living

/ˈstændərdəvˈlɪvɪŋ//ˈstændədəvˈlɪvɪŋ/

سطح زندگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the level of necessities and comforts of daily life that is available to and affordable by a nation, group, or individual.

جمله های نمونه

1. The standard of living today is on the edge of subsistence.
[ترجمه گوگل]استاندارد زندگی امروز در مرز معیشتی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]استاندارد زندگی امروزی بر روی پایین ترین سطح گذران زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Everyone should be entitled to a decent wage/standard of living.
[ترجمه گوگل]همه باید از دستمزد/استاندارد زندگی مناسب برخوردار باشند
[ترجمه ترگمان]هر کس باید مستحق یک حقوق مناسب و استاندارد زندگی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We'll continue to fight for a decent standard of living for our members.
[ترجمه گوگل]ما به مبارزه برای یک استاندارد زندگی مناسب برای اعضای خود ادامه خواهیم داد
[ترجمه ترگمان]ما به جنگیدن با یک استاندارد مناسب برای living ادامه میدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They have / enjoy a high standard of living.
[ترجمه گوگل]آنها از استاندارد زندگی بالایی برخوردارند / لذت می برند
[ترجمه ترگمان]آن ها از استاندارد بالایی از زندگی لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The standard of living in many developing countries is low.
[ترجمه گوگل]استاندارد زندگی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه پایین است
[ترجمه ترگمان]استاندارد زندگی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We in the West enjoy a standard of living undreamed of by the majority of people in the world.
[ترجمه گوگل]ما در غرب از استانداردی از زندگی برخورداریم که اکثریت مردم جهان آن را نمی بینند
[ترجمه ترگمان]ما در غرب از یک استاندارد زندگی کردن با اکثریت مردم در جهان لذت می بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their standard of living is very low.
[ترجمه گوگل]سطح زندگی آنها بسیار پایین است
[ترجمه ترگمان]استاندارد زندگی آن ها بسیار پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For one thing, people now enjoy a higher standard of living.
[ترجمه گوگل]برای یک چیز، مردم اکنون از استاندارد زندگی بالاتری برخوردار هستند
[ترجمه ترگمان]برای یک چیز، مردم اکنون از استاندارد بالاتری از زندگی لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A reduced standard of living will develop from increasing taxation and rising unemployment.
[ترجمه گوگل]کاهش سطح زندگی ناشی از افزایش مالیات و افزایش بیکاری ایجاد خواهد شد
[ترجمه ترگمان]استاندارد کاهش زندگی ناشی از افزایش مالیات و افزایش بیکاری خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Their standard of living steadily sank down.
[ترجمه گوگل]استاندارد زندگی آنها به طور پیوسته پایین آمد
[ترجمه ترگمان]معیار زندگی آن ها به طور یکنواخت فرو ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mr Meacher quoted statistics saying that the standard of living of the poorest people had fallen.
[ترجمه گوگل]آقای میچر به نقل از آمارها می گوید که سطح زندگی فقیرترین مردم کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]آقای Meacher به نقل از آمار گفت که استاندارد زندگی فقیرترین مردم کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The people of the U. S. A. have a high standard of living.
[ترجمه گوگل]مردم ایالات متحده استاندارد زندگی بالایی دارند
[ترجمه ترگمان]مردم یو اس الف استاندارد بالایی از زندگی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Both the cost and the standard of living were lower before the war.
[ترجمه گوگل]هم هزینه و هم سطح زندگی قبل از جنگ کمتر بود
[ترجمه ترگمان]هزینه و استاندارد زندگی قبل از جنگ کم تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There's been a progressive decline in the standard of living over the past few years.
[ترجمه گوگل]در طی چند سال گذشته کاهش تدریجی استاندارد زندگی وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]در چند سال گذشته یک کاهش تدریجی در استاندارد زندگی وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The people of the US have a high standard of living.
[ترجمه گوگل]مردم ایالات متحده استاندارد زندگی بالایی دارند
[ترجمه ترگمان]مردم آمریکا استاندارد بالایی از زندگی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] استاندارد زندگی - سطح زندگی

انگلیسی به انگلیسی

• amount of enjoyment and pleasure that a person can get for his money
your standard of living is the level of comfort and wealth which you have.

پیشنهاد کاربران

standard of living
استاندارد زندگی
سطح استاندارد زندگی
تعریف:
the degree of wealth and material comfort available to a person or community=
= میزان ثروت و رفاه مادیِ در دسترسِ یک فرد یا جامعه
امید به زندگی
سطح و شاخص مقبول زندگی
سطح زندگی

بپرس