standard deviation

/ˈstændərdˌdiviˈeɪʃn̩//ˈstændədˌdiːvɪˈeɪʃn̩/

(آمار) انحراف استانده، انحراف معیار، کجراهی استانده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a statistical measure of how widely the individual items in a distribution differ from the mean.

جمله های نمونه

1. Mean and standard deviation figures therefore include these two patients.
[ترجمه گوگل]بنابراین ارقام میانگین و انحراف معیار شامل این دو بیمار می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین میانگین و انحراف استاندارد شامل این دو بیمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mean and standard deviation of normally distributed results are shown; otherwise median and range are given.
[ترجمه گوگل]میانگین و انحراف استاندارد نتایج به طور معمول توزیع شده نشان داده شده است در غیر این صورت میانه و دامنه داده می شود
[ترجمه ترگمان]میانگین و انحراف استاندارد معمولا نتایج توزیع شده نشان داده می شود؛ در غیر این صورت میانه و میانه داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The standard deviation can usefully be visualized as the distance from the mean to the point of inflection of the bell-shaped curve.
[ترجمه گوگل]انحراف معیار را می توان به صورت مفید به عنوان فاصله از میانگین تا نقطه عطف منحنی زنگوله ای تجسم کرد
[ترجمه ترگمان]انحراف استاندارد می تواند به عنوان فاصله از میانگین تا نقطه عطف منحنی زنگ شکل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The distribution remains normal but the standard deviation decreases as the square root of n, the sample size.
[ترجمه گوگل]توزیع نرمال باقی می ماند اما انحراف معیار با جذر n، اندازه نمونه، کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]این توزیع نرمال باقی می ماند اما انحراف استاندارد به عنوان ریشه دوم n، اندازه نمونه کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The specific dictionaries show a standard deviation of 95%, whereas for the general dictionaries this figure is only 95%.
[ترجمه گوگل]لغت نامه های خاص انحراف معیار 95٪ را نشان می دهند، در حالی که برای لغت نامه های عمومی این رقم فقط 95٪ است
[ترجمه ترگمان]لغت نامه های خاص یک انحراف استاندارد ۹۵ % را نشان می دهند، در حالی که برای فرهنگ های لغت کلی این رقم تنها ۹۵ % است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Across the 15 domains they show a standard deviation of 95%, as compared to 95% for the general dictionary.
[ترجمه گوگل]در 15 حوزه، انحراف معیار 95% را در مقایسه با 95% برای فرهنگ لغت عمومی نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]در سراسر ۱۵ حوزه ای که آن ها انحراف استاندارد ۹۵ % را نشان می دهند، در مقایسه با ۹۵ % برای فرهنگ لغت کلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Error bars show one standard deviation to give some idea of the variability among the six films.
[ترجمه گوگل]نوارهای خطا یک انحراف استاندارد را نشان می‌دهند تا تصوری از تغییرپذیری در بین شش فیلم ارائه شود
[ترجمه ترگمان]میله ها خطا، انحراف معیار را نشان می دهند تا ایده ای از تغییرپذیری بین شش فیلم ارایه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The standard deviation of the differences between actual and scheduled train arrival times is 90 seconds.
[ترجمه گوگل]انحراف استاندارد تفاوت بین زمان واقعی و برنامه ریزی شده ورود قطار 90 ثانیه است
[ترجمه ترگمان]انحراف استاندارد تفاوت بین زمان رسیدن قطار واقعی و زمانبندی ۹۰ ثانیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The standard deviation of the estimate of, B is calculated as follows: therefore, the standard deviation is:.
[ترجمه گوگل]انحراف معیار برآورد، B به صورت زیر محاسبه می شود: بنابراین، انحراف معیار:
[ترجمه ترگمان]انحراف معیار تخمین، B به صورت زیر محاسبه می شود: بنابراین، انحراف معیار عبارت است از:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All maps show electron density contoured at 1 standard deviation, with the current model displayed for comparison.
[ترجمه گوگل]همه نقشه ها چگالی الکترون را در 1 انحراف استاندارد نشان می دهند و مدل فعلی برای مقایسه نمایش داده می شود
[ترجمه ترگمان]همه نقشه ها چگالی الکترون را در یک انحراف استاندارد نشان می دهند و مدل جریان برای مقایسه نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Computative program of mean and standard deviation.
[ترجمه گوگل]برنامه محاسباتی میانگین و انحراف معیار
[ترجمه ترگمان]برنامه Computative میانگین و انحراف استاندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Both range and its standard deviation are calculated according to surface energy approximation and mean energy approximation.
[ترجمه گوگل]هر دو محدوده و انحراف استاندارد آن بر اساس تقریب انرژی سطح و تقریب میانگین انرژی محاسبه می شوند
[ترجمه ترگمان]هر دو محدوده و انحراف استاندارد آن با توجه به تقریب انرژی سطحی و تقریب انرژی میانگین محاسبه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Standard deviation of current noise is qualified to compare corrosion rates of metals with the same corrosion type.
[ترجمه گوگل]انحراف استاندارد نویز جریان برای مقایسه نرخ خوردگی فلزات با همان نوع خوردگی واجد شرایط است
[ترجمه ترگمان]انحراف استاندارد نویز جریان برای مقایسه سرعت خوردگی فلزات با نوع خوردگی مشابه کافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The standard deviation of a well - diversified portfolio is proportional to its beta.
[ترجمه گوگل]انحراف استاندارد یک سبد دارای تنوع مناسب با بتا آن متناسب است
[ترجمه ترگمان]انحراف استاندارد یک سبد بسیار متنوع متناسب با بتای آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The standard deviation of a sampling distribution. It is the statistic used to make statements about the accuracy of estimates based on sample information.
[ترجمه گوگل]انحراف استاندارد یک توزیع نمونه این آماری است که برای اظهار نظر در مورد دقت تخمین ها بر اساس اطلاعات نمونه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]انحراف معیار توزیع نمونه گیری این آماری است که برای بیان صحت برآورده ای مبتنی بر اطلاعات نمونه استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] انحراف استاندارد
[شیمی] انحراف معیار
[عمران و معماری] انحراف معیار - خطای استاندارد - انحراف استاندارد - خطای انحراف - خطای پراکندگی
[برق و الکترونیک] انحراف استاندارد مقدار RMS انحرافهای یک سری از کمیتهای مشابه از مقدار متوسط شان.
[زمین شناسی] انحراف معیار در سطوح اطمینان
[بهداشت] انحراف معیار
[صنعت] انحراف معیار، انحراف استاندارد - معیاری برای اندازه گیری گسترش جامعه با واحدی برابر واحد اولیه.
[نساجی] انحراف استاندارد
[ریاضیات] انحراف استاندارد، انحراف معیار، انحراف استانده، معادله ی استانده
[معدن] انحراف استاندارد (زمین آمار)
[آمار] انحراف معیار
[آب و خاک] انحراف معیار

انگلیسی به انگلیسی

• statistical measurement used to mark the accidental error or mistake in the results of an experiment

پیشنهاد کاربران

انحراف معیار
standard deviation ( آمار )
واژه مصوب: انحراف معیار
تعریف: معیاری از تغییر یک متغیر تصادفی که به صورت جذر مثبت وردایی/ واریانس آن تعریف می شود

بپرس