رضایت بخش بودن، پایا بودن.
This old film stands up very well for modern audiences and hasn't dated at all.
بر پا شدن
to stand ( someone ) up – to not meet someone when one is supposed to,
especially if the two people arranged a romantic date
برپا ( فرمان نظامی )
1 -
stand someone upTo intentionally fail to meet someone when you said you would, especially someone you were starting to have a romantic relationship withغیر رسمی، فعل
عمداً به ملاقات کسی که قرار داشتید، نرفتن، به خصوص کسی که شروع به برقراری رابطه عاشقانه با او کرده اید.
... [مشاهده متن کامل]
قال گذاشتن کسی.
I don't know if I've been stood up or if she's just late - I'll wait another half hour
He was supposed to be here at seven, so by seven thirty I began to think that he stood me up
2 -
US/ informal
Loyal; that you can rely on to defend you
انگلیسی بریتانیایی، غیر رسمی، صفت
وفادار، کسی که می توانید برای دفاع از خود به او تکیه کنید.
He was friendly, passionate, and a stand - up kind of guy
3 -
UK
Involving violence or loud shouting, etc
انگلیسی بریتانیایی، صفت
همراه با خشونت یا فریاد بلند و غیره.
The two men had had a stand - up row in the pub after the game
4 -
To prove to be true when closely examined
فعل
اثبات شدن صحت چیزی در هنگام بررسی دقیق
The evidence is weak and will not stand up in court
Good research will stand up under any criticism
Their argument won't stand up to detailed criticism ( = when it is studied critically )
برخیزید
برشو !
برجه/ ورجه !
rise to ( one's ) full height
( تحمل کردن ) tolerate
( قال گذاشتن کسی ) to dump somebody
یکی دیگر از معنی های stand up دفاع کردن است .
برای مثال :
. they are unable to stand up for themselves
آنها در دفاع از خودشان ناتوان اند / نمیتوانند از خودشان دفاع کنند.
پایبندی، وفاداری
ایستادگی کردن
دفاع کردن ( از حق )
برای چیزی ارزش زیاد قائل بودن
پای چیزی ماندن ( عواقب، عقاید )
ایستادگی کنم
!On your feet
هوای کسی را داشتن
پا فشاری
سیخ شدن مو ( از ترس یا تعجب )
every hair on his arms stood up!
معطلم کردی
روزی یکی از دوستان انگلیسی زبان را سر قرار قال گذاشتم
ایشون دقیقا از همین واژه برای سر کار گذاشتن استفاده کرد
You just stood me up there
یعنی منو اونجا سرکار گذاشتی
در گویش شهرستان بهاباد از کلمه ی وخی، Vakhi، به معنای پاشو وبلندشو استفاده می شود
stand up ( to something )
to remain valid even when tested, examined closely, etc
معتبر باقی ماندن حتی پس از آزمودن، به دقت بررسی شدن و غیره
پشت کسی دراومدن
صحنه ، سرِ صحنه ، رو صحنه ، روی صحنه ، پا صحنه
پاشو
Happy and proud to live
شاد و با سربلندی به زندگی ادامه دهید
خوشحالم و افتخار میکنم که زندگی کنم
بلند شدن
قابل قبول
سرپایی - ایستاده
مثلاٌ Stand - up Meeting به معنی جلسه سرپایی
قال گذاشتن
بلند شده، بلند شو
ایستادن
تاب آوردن ، تحمل کردن
معتبر بودن یا معتبر باقی ماندن
آماده باش
روی پا ماندن
رُوپا، سرپا، درجا، ایستا! -
یکی از اصول واژه گزینی این هست که بهترین واژه ی انتخابی باید بسیار شبیه واژه ی بیگانه باشد ( و بسیار از نظر معنی بهش بخورد ) تا مخاطب ارتباط راحتی با آن برقرار کند ولی بازم استفاده از واژه هایِ دیگر هم درست و هم تنوع خوبی به آن واژه می دهد. بازم از خانم سلطانی بابت واژه اش ممنونم!
... [مشاهده متن کامل] سرپایی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٦)