🔹 احتمال از دست دادن چیزی داشتن / در معرض زیان بودن / در خطر از دست دادن قرار داشتن
1 - ( کاربرد عمومی ) : به معنای داشتن احتمال بالا برای از دست دادن چیزی، معمولاً در نتیجه ی یک تصمیم، رویداد، یا شرایط خاص. مثال: He stands to lose his job if the company downsizes. او در خطر از دست دادن شغلش است اگر شرکت کوچک سازی کند.
... [مشاهده متن کامل]
2 - ( کاربرد اقتصادی و سیاسی ) : اغلب در تحلیل های اقتصادی یا سیاسی برای بیان ریسک مالی، اجتماعی یا موقعیتی به کار می ره. مثال: The region stands to lose the most if tourism declines. آن منطقه بیشترین زیان را خواهد دید اگر گردشگری کاهش یابد.
3 - ( کاربرد استعاری و روان شناختی ) : می تونه نماد آسیب پذیری، ترس از شکست، یا موقعیت بحرانی باشه—مثل کسی که در آستانه ی از دست دادن اعتبار، رابطه یا فرصت مهمی قرار داره.
🔹 مثال ها:
We stand to lose millions if the deal falls through. اگر معامله به نتیجه نرسد، احتمال از دست دادن میلیون ها دلار وجود دارد.
She stands to lose her reputation over this scandal. او در خطر از دست دادن اعتبارش به خاطر این رسوایی است.
They stand to lose everything if the court rules against them. اگر دادگاه علیه شان حکم دهد، ممکن است همه چیز را از دست بدهند.
🔹 مترادف ها | risk losing � be likely to lose � be in danger of losing � face loss
1 - ( کاربرد عمومی ) : به معنای داشتن احتمال بالا برای از دست دادن چیزی، معمولاً در نتیجه ی یک تصمیم، رویداد، یا شرایط خاص. مثال: He stands to lose his job if the company downsizes. او در خطر از دست دادن شغلش است اگر شرکت کوچک سازی کند.
... [مشاهده متن کامل]
2 - ( کاربرد اقتصادی و سیاسی ) : اغلب در تحلیل های اقتصادی یا سیاسی برای بیان ریسک مالی، اجتماعی یا موقعیتی به کار می ره. مثال: The region stands to lose the most if tourism declines. آن منطقه بیشترین زیان را خواهد دید اگر گردشگری کاهش یابد.
3 - ( کاربرد استعاری و روان شناختی ) : می تونه نماد آسیب پذیری، ترس از شکست، یا موقعیت بحرانی باشه—مثل کسی که در آستانه ی از دست دادن اعتبار، رابطه یا فرصت مهمی قرار داره.
🔹 مثال ها:
We stand to lose millions if the deal falls through. اگر معامله به نتیجه نرسد، احتمال از دست دادن میلیون ها دلار وجود دارد.
She stands to lose her reputation over this scandal. او در خطر از دست دادن اعتبارش به خاطر این رسوایی است.
They stand to lose everything if the court rules against them. اگر دادگاه علیه شان حکم دهد، ممکن است همه چیز را از دست بدهند.
🔹 مترادف ها | risk losing � be likely to lose � be in danger of losing � face loss
... [مشاهده متن کامل]
- - -
- - -
- - -
چیزی را احتمالا از دست دادن