stand out to

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
جلب توجه کردن برای کسی / برجسته بودن در نظر کسی / به چشم آمدن برای کسی
در زبان محاوره ای:
تو چشم طرف بود، نظرشو جلب کرد، به دلش نشست، به چشمش اومد
- - -
🔸 تعریف ها:
...
[مشاهده متن کامل]

1. ** ( ادراکی – تأثیرگذاری ) :**
وقتی چیزی یا کسی در میان گزینه ها یا جمع، توجه فرد خاصی را جلب می کند
مثال:
> Her creativity really stood out to the hiring manager.
> خلاقیتش واقعاً نظر مدیر استخدام رو جلب کرد.
2. ** ( احساسی – شخصی ) :**
برای بیان لحظه ای که چیزی به دل فرد می نشیند یا تأثیر خاصی روی او می گذارد
مثال:
> That line in the poem stood out to me.
> اون جمله ی شعر خیلی به چشمم اومد.
3. ** ( تحلیلی – انتخابی ) :**
در تصمیم گیری یا ارزیابی، برای اشاره به گزینه ای که از نظر ویژگی ها یا کیفیت برجسته تر از بقیه است
مثال:
> This design stood out to the judges.
> این طراحی نظر داورها رو جلب کرد.
- - -
🔸 مترادف ها:
catch one’s eye – be noticeable – resonate with – impress – shine – grab attention – strike