🔹 تو چشم بودن به طرز ناخوشایند / وصله ی ناجور بودن / خیلی تو ذوق زدن ( در زبان محاوره ای: مثل وصله ی ناجور بود، خیلی تو ذوق می زد، اصلاً نمی خورد به بقیه )
🔹 مثال ها:
He stood out like a sore thumb in his bright suit at the funeral. با اون کت وشلوار براقش تو مراسم خاک سپاری مثل وصله ی ناجور بود.
... [مشاهده متن کامل]
That typo stands out like a sore thumb in the final report. اون غلط تایپی تو گزارش نهایی خیلی تو ذوق می زنه.
She felt like a sore thumb among all the professionals in suits. حس می کرد مثل یه وصله ی ناجور وسط اون همه آدم کت وشلواریه.
🔹 مترادف ها: be out of place / stick out / clash / be mismatched / draw unwanted attention
🔹 مثال ها:
He stood out like a sore thumb in his bright suit at the funeral. با اون کت وشلوار براقش تو مراسم خاک سپاری مثل وصله ی ناجور بود.
... [مشاهده متن کامل]
That typo stands out like a sore thumb in the final report. اون غلط تایپی تو گزارش نهایی خیلی تو ذوق می زنه.
She felt like a sore thumb among all the professionals in suits. حس می کرد مثل یه وصله ی ناجور وسط اون همه آدم کت وشلواریه.
🔹 مترادف ها: be out of place / stick out / clash / be mismatched / draw unwanted attention
چیزی که توجه همگان را به خود معطوف میکند زیرا بسیار متفاوت تر از دیگر چیزها یا اشخاص است
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
منبع:
متفاوت از هرچیز دیگه دیده میشه در محدوده خودش ( معمولا منفی ) ، خیلی آشکار بودن ، انگشت نما بودن