stammering

جمله های نمونه

1. he was so frightened that he started stammering
آنقدر ترسید که به تته پته افتاد.

پیشنهاد کاربران

لکنت زبان: ( اسم ) مشکل در تکلم، که در آن فرد چند بار قسمتی از یک کلمه یا کل کلمه را تکرار می کند یا برای تلفظ یک کلمه متوقف می شود.
( in fear ) without stammering
بدون ترس و لرز ( و زبانگرفتگی ) باتو سخن بگوید.
لکنت زبان

بپرس