staminal


معنی: پرطاقت، با اسطقس، پرچمی، بنیهای، با استقامت
معانی دیگر: وابسته به طاقت و بنیه، وابسته به پرچم گل

جمله های نمونه

1. The staminal filament of feverfew is detached, antheral combination, say to get together medicine is staminal.
[ترجمه گوگل]فیلامنت بنیه تب بر جدا می شود، ترکیب آنتریک، می گویند با هم جمع شدن دارو استمینال است
[ترجمه ترگمان]رشته staminal feverfew از ترکیب antheral و antheral جدا شده است و می گویند که دارو با هم ترکیب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They belong to staminal nectaries. The nectaries consist of epidermis and nectariferous tissue.
[ترجمه گوگل]آنها متعلق به شلیل های گیاهی هستند شلیل ها از اپیدرم و بافت شلیل تشکیل شده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها به staminal nectaries تعلق دارند The شامل روپوست و بافت nectariferous هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Staminal column glabrous with anthers clustered at apex; anthers yellow and compact.
[ترجمه گوگل]ستون استمینال بدون کرک با بساک های خوشه ای در راس بساک زرد و فشرده
[ترجمه ترگمان]ستون Staminal با anthers در راس قرار گرفته است؛ anthers زرد و فشرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Staminal basilar handle state share, have the effect with support and antheral extend.
[ترجمه گوگل]Staminal basilar دسته حالت سهم، دارای اثر با پشتیبانی و گسترش آنترال
[ترجمه ترگمان]Staminal basilar با سهم دولت، دارای تاثیر حمایتی و antheral هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Corolla salverform, tube cylindric, dilated at staminal insertion, lobes overlapping to left or to right.
[ترجمه گوگل]کرولا سالورفرم، لوله‌ای استوانه‌ای، گشاد شده در محل قرارگیری استمینال، لوب‌ها به چپ یا راست همپوشانی دارند
[ترجمه ترگمان]Corolla salverform (tube)، لوله cylindric، در فرو بردن staminal، هم پوشانی در سمت چپ یا راست، گشاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A structure formed by the union of staminal filaments, as in many members of the Malvaceae; the united filaments and style in the Orchidaceae. Figures 265 and 26
[ترجمه گوگل]ساختاری که از اتحاد رشته های استمینال تشکیل شده است، مانند بسیاری از اعضای Malvaceae رشته ها و سبک متحد در Orchidaceae شکل های 265 و 26
[ترجمه ترگمان]ساختاری که توسط اتحاد رشته های staminal شکل گرفت، مانند بسیاری از اعضای the؛ رشته های یکپارچه و سبک در the شکل های ۲۶۵ و ۲۶
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Corollaceous weak pink, inside have purple spot, staminal filament does not have wool.
[ترجمه گوگل]صورتی ضعیف تاج دار، داخل دارای لکه بنفش است، رشته استمینال پشم ندارد
[ترجمه ترگمان]در صورتی که این رشته به رنگ صورتی ضعیف باشد، رشته staminal پشمی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Petals (3 or)4 or 5(or, rarely more, distinct or connate, sometimes adnate to staminal tube and then valvate.
[ترجمه گوگل]گلبرگ ها (3 یا) 4 یا 5 (یا به ندرت بیشتر، متمایز یا وابسته هستند، گاهی اوقات به لوله استمینال می چسبند و سپس دریچه می شوند
[ترجمه ترگمان]Petals (۳ یا)۴ یا ۵ (یا، به ندرت، متمایز، متمایز، گاهی اوقات adnate به لوله staminal و سپس valvate می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ovary grows about 2 millimeter, 5 rooms, close by scale, style is more staminal long, without wool and scale.
[ترجمه گوگل]تخمدان حدود 2 میلی متر رشد می کند، 5 اتاق، نزدیک به مقیاس، سبک قوی تر، بدون پشم و مقیاس است
[ترجمه ترگمان]ovary در حدود ۲ میلی متر رشد می کند، ۵ اتاق، نزدیک به مقیاس، سبک بیش از حد طولانی است، بدون پشم و مقیاس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Calyx and leaf are similar, labellum 3 crack, base the ministry surrounds staminal lower part, in lobation extend and remarkable.
[ترجمه گوگل]کاسه گل و برگ شبیه به هم، labellum 3 ترک، پایه وزارت احاطه بخش تحتانی استامینال، در لوباسیون گسترده و قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]برگ و برگ شبیه ترک هستند، labellum ۳ ترک، پایه وزارت را احاطه می کند، بخش پایینی را در lobation گسترش می دهد و قابل توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Stamen is most, helix is arranged, centrifugal direction development, sometimes little at often have degrade staminal .
[ترجمه گوگل]پرچم است بیشتر، مارپیچ مرتب، توسعه جهت گریز از مرکز، گاهی اوقات کمی در اغلب استامینال تنزل
[ترجمه ترگمان]stamen یکی از most است که در جهت مسیر گریز از مرکز قرار گرفته است و گاهی اوقات کم است staminal منحط شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They have a unique arrangement of flower parts with a staminal tube that surrounds a long, slender style that is split into separating branches at the top.
[ترجمه گوگل]آنها چیدمان منحصر به فردی از قسمت های گل با لوله ای محکم دارند که یک سبک بلند و باریک را احاطه کرده است که در بالا به شاخه های جداکننده تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]آن ها یک آرایش منحصر به فرد از بخش های گل با یک لوله staminal دارند که یک سبک بلند و باریک را احاطه می کند که به جدا کردن شاخه ها در بالا تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پرطاقت (صفت)
hardy, wiry, staminal

با اسطقس (صفت)
tough, stout, staminal, sinewy, stoutish

پرچمی (صفت)
staminal

بنیه ای (صفت)
staminal

با استقامت (صفت)
staminal, stand-up

پیشنهاد کاربران

بپرس