stallion

/ˈstæljən//ˈstælɪən/

معنی: فحل، اسب نر، نریان
معانی دیگر: اسب نر (اخته نشده)، اسب تخم کشی، معشوقه، فاحشه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a sexually mature, uncastrated male horse.

جمله های نمونه

1. a proud stallion
نریان سرکش

2. They travel the stallion to different farms.
[ترجمه ایلیا هستم ۱۰ ساله سوارکارم] سیلمی اسبی که برای کشش یا جفتگیری استفاده میشه
|
[ترجمه گوگل]آنها اسب نر را به مزارع مختلف سفر می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها اسب نر را به مزارع مختلف سفر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The stallion bucked as he fought against the reins holding him tightly in.
[ترجمه گوگل]اسب نر در حالی که با افسارهایی که او را محکم گرفته بود می جنگید، خم شد
[ترجمه ترگمان]نریان در حالی که با مهار اسب خود را محکم در دست گرفته بود، بر خود لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Breed a strong mare with a fast stallion and hope for a Derby winner.
[ترجمه گوگل]یک مادیان قوی با یک اسب نر سریع پرورش دهید و به یک برنده دربی امیدوار باشید
[ترجمه ترگمان]یک مادیان قوی با یک نریان محکم و یک برنده بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The stallion pawed the ground impatiently.
[ترجمه فرشاد] نریان، بی صبرانه سمش را بر زمین کشید
|
[ترجمه گوگل]اسب نر با بی حوصلگی به زمین پا می زد
[ترجمه ترگمان]نریان بی صبرانه روی زمین نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Llewelyn's stallion shied as the wind sent sparks flying.
[ترجمه گوگل]اسب نر لولین می لرزید زیرا باد جرقه هایی را به پرواز در می آورد
[ترجمه ترگمان]اسب نر Llewelyn زمانی که باد جرقه های پرواز را ارسال کرد، خجالت کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So a stallion may respond to punishment from us by trying to kick us with greater determination instead.
[ترجمه گوگل]بنابراین ممکن است یک اسب نر به تنبیه ما پاسخ دهد و به جای آن سعی کند ما را با اراده بیشتر لگد بزند
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک اسب نر ممکن است با تلاش برای ضربه زدن به ما با عزم راسخ به مجازات پاسخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Jester was an appaloosa stallion who had a very close relationship with his owner.
[ترجمه گوگل]جستر یک اسب نر اسبی بود که رابطه بسیار نزدیکی با صاحبش داشت
[ترجمه ترگمان]فضول یک اسب نر appaloosa بود که رابطه نزدیکی با صاحب خود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Except in the case of the stallion deliberately herding his mares, this is not a question of dominance or bullying.
[ترجمه گوگل]به جز در مورد نریان که عمداً مادیان های خود را گله می کند، این بحث سلطه یا قلدری نیست
[ترجمه ترگمان]به جز در مورد اسب نر که به عمد مادیان های خود را herding، این مساله تسلط و قلدری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hazar, an Arabian stallion, felt that halter classes at shows were rather beneath his dignity.
[ترجمه گوگل]هازار، یک اسب نر عربی، احساس می کرد که کلاس های هالتر در نمایشگاه ها بسیار پایین تر از شأن او است
[ترجمه ترگمان]هزار، یک اسب نر عربی، احساس می کرد که در طبقات مختلف فقط با وقار و متانت رفتار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The stallion has sired several race winners.
[ترجمه فرشاد] این نریان، پدر چند اسب برنده ی مسابقه محسوب می شود. ( Sire: dady horse, to be the dad of horse )
|
[ترجمه گوگل]اسب اسب نر چندین برنده مسابقه را انتخاب کرده است
[ترجمه ترگمان]اسب نر چندین برنده مسابقه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Unfortunately a New Forest stallion got into the field and Shamrock got in foal.
[ترجمه گوگل]متأسفانه یک اسب نر جنگل جدید وارد زمین شد و Shamrock در کره اسب سوار شد
[ترجمه ترگمان]بدبختانه یک اسب نر جدید وارد مزرعه شد و Shamrock کره اسب را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Vanessa Weaver's stallion became entangled in a fence and rolled over on top of her.
[ترجمه گوگل]اسب نر ونسا ویور در حصاری گیر کرد و روی او غلتید
[ترجمه ترگمان]نریان ونسا مایی در حصار گیر کرد و روی او غلتید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A harem stallion defends his mares against the attentions of other males.
[ترجمه گوگل]یک اسب نر حرمسرا از مادیان خود در برابر توجه نرهای دیگر دفاع می کند
[ترجمه ترگمان]یک نریان harem از مادیان های خود در برابر توجه مردان دیگر دفاع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فحل (اسم)
distinguished person, stallion

اسب نر (اسم)
stallion

نریان (اسم)
stallion

انگلیسی به انگلیسی

• uncastrated male horse (especially one used for breeding)
a stallion is a male horse.

پیشنهاد کاربران

an adult male horse that is used for breeding
یک اسب نر بالغ که برای پرورش استفاده می شود
نریان یا اسب نر، اسب نری است که اخته نشده باشد.
stallion
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/stallion• https://en.wikipedia.org/wiki/Stallion
دامپزشکی و علوم دامی
نریان، سیلمی
اسب ماده= mare
اسب نر = stallion
اسب نر، نریان
A gray stallion
یک نریان خاکستری

بپرس