... [مشاهده متن کامل]
به تاخیر انداختن عمدی یک موقعیت یا تصمیم به منظور به دست آوردن زمان بیشتر برای آماده سازی یا اجتناب از یک نتیجه فوری.
این شامل طفره رفتن یا تردید برای طولانی کردن یک فرآیند تا زمان بعدی است.
مثال؛
وقت کُشی
زمان خریدن
وقت خریدن
وقت خریدن
از قصد/ از عمد . . .
معطل کردن
وقت هدر کردن/دادن
وقت تلف کردن
کاری را طول دادن
اتلاف وقت کردن
زمان خریدن
... [مشاهده متن کامل]
وقت خریدن
معطل کردن و حواس کسی پرت کردن/سر کسی رو گرم کردن برای اینکه کس دیگری وقت انجام کاری را پیدا کنه !