stakeholder

/ˈsteɪkhoʊldə//ˈsteɪkhəʊldə/

معنی: گروگذار، نگهدارنده بانک در قمار، شرط بند
معانی دیگر: (قمار) بانک دار، نگهدار پول های شرطبندی شده، مادر حساب، کسی که پول شرط بندی رانزداومیسپارند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone who holds the money that is bet by one or more persons and who pays it to the winner of the bet.

(2) تعریف: a person or group that has a direct interest in a negotiation or other decision-making process.

جمله های نمونه

1. Anyone can make contributions into a stakeholder pension even if they have no earnings.
[ترجمه گوگل]هر کسی می‌تواند در حقوق بازنشستگی سهامداران مشارکت کند، حتی اگر هیچ درآمدی نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]هر کسی می تواند به یک مقرری سهام داران کمک کند حتی اگر هیچ درآمدی نداشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Most stakeholder pensions will only offer investors a limited choice of mainstream funds, such as index trackers.
[ترجمه گوگل]اکثر حقوق بازنشستگی ذینفعان فقط انتخاب محدودی از وجوه اصلی مانند ردیاب های شاخص را به سرمایه گذاران ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]بیشتر حقوق بازنشستگی سهامداران فقط به سرمایه گذاران یک انتخاب محدود از سرمایه های اصلی مانند as شاخص ارائه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Stakeholder Perspectives: Pulmonary Arterial Hypertension - A small market gets big attention.
[ترجمه گوگل]دیدگاه سهامداران: فشار خون شریانی ریوی - بازار کوچک توجه زیادی را به خود جلب می کند
[ترجمه ترگمان]دورنما: Hypertension ریوی: یک بازار کوچک توجه بزرگی به خود جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This paper analyzes the stakeholder theory and points out its defects.
[ترجمه گوگل]این مقاله تئوری ذینفعان را تجزیه و تحلیل می کند و به ایرادات آن اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله نظریه سهام دار را تجزیه و تحلیل می کند و نقص های آن را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A stakeholder is as anyone who is materially affected by the outcome of the project.
[ترجمه گوگل]ذینفع هر کسی است که به طور مادی تحت تأثیر نتیجه پروژه قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]یک سهامدار به عنوان کسی است که در نتیجه پروژه تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. JCI panel thanked all stakeholder representatives. The meeting wrapped up.
[ترجمه گوگل]پانل JCI از تمام نمایندگان ذینفعان تشکر کرد جلسه به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]پنل JCI از همه نمایندگان سهامداران تشکر کرد جلسه به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Water Framework Directive: Stakeholder Preferences and Catchment Management Strategies - Are They Reconcilable?
[ترجمه گوگل]دستورالعمل چارچوب آب: ترجیحات ذینفعان و استراتژی های مدیریت حوضه - آیا آنها قابل تطبیق هستند؟
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل چارچوب آب: ترجیحات سهامداران و استراتژی های مدیریت Catchment - آیا آن ها reconcilable هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For Shell, Stakeholder Management is an essential part of doing Sustainable Business.
[ترجمه گوگل]برای شل، مدیریت سهامداران بخش مهمی از انجام کسب و کار پایدار است
[ترجمه ترگمان]برای شل، مدیریت سهامداران بخش مهمی از انجام کسب وکار پایدار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Title: The Water Framework Directive: Stakeholder Preferences and Catchment Management Strategies - Are They Reconcilable?
[ترجمه گوگل]عنوان: دستورالعمل چارچوب آب: ترجیحات ذینفعان و استراتژی های مدیریت حوضه - آیا آنها قابل تطبیق هستند؟
[ترجمه ترگمان]عنوان: دستورالعمل چارچوب آب: ترجیحات سهامداران و استراتژی های مدیریت Catchment - آیا آن ها reconcilable هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "The role played by the stakeholder process led by Dr. Emil Salim was valuable in shaping our thinking and has contributed to global dialogue on extractive industries" Wolfensohn said.
[ترجمه گوگل]ولفنسون گفت: «نقشی که فرآیند سهامداران به رهبری دکتر امیل سلیم بازی کرد، در شکل دادن به تفکر ما ارزشمند بود و به گفتگوی جهانی در مورد صنایع استخراجی کمک کرد»
[ترجمه ترگمان]Wolfensohn گفت: \" نقش ایفا شده توسط فرآیند سهامداران به رهبری دکتر امیل سلیم در شکل دادن به تفکر ما ارزشمند بود و به گفت و گوی جهانی در صنایع استخراجی کمک کرده است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He is now completing a dissertation on stakeholder dynamics in management information systems.
[ترجمه گوگل]او اکنون در حال تکمیل پایان نامه ای در زمینه پویایی سهامداران در سیستم های اطلاعات مدیریت است
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر در حال تکمیل پایان نامه خود بر روی پویایی سهام داران در سیستم های اطلاعاتی مدیریت می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After reviewing the two payment storyboards, a stakeholder proposed a change: "The bookstore should support payment by credit cards. "
[ترجمه گوگل]پس از بررسی دو داستان پرداخت، یکی از ذینفعان تغییری را پیشنهاد کرد: "کتابفروشی باید از پرداخت با کارت اعتباری پشتیبانی کند "
[ترجمه ترگمان]پس از مرور دو استوری برد پرداخت، یک سهامدار یک تغییر پیشنهاد داد: \" کتابفروشی باید از پرداخت کارت اعتباری پشتیبانی کند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Every stakeholder in a society must contribute to the society's success.
[ترجمه گوگل]هر یک از ذینفعان یک جامعه باید در موفقیت جامعه سهیم باشند
[ترجمه ترگمان]هر ذی نفع در یک جامعه باید به موفقیت جامعه کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The dissertation has analyzed the project stakeholders from both of the internal angle and the external angle, and concluded with a strategy suggestion for the stakeholder management.
[ترجمه گوگل]پایان نامه ذینفعان پروژه را از هر دو زاویه داخلی و خارجی تجزیه و تحلیل کرده و با یک پیشنهاد استراتژی برای مدیریت ذینفعان به پایان رسیده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله ذینفعان پروژه را از هر دو زاویه داخلی و زاویه خارجی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است و با یک پیشنهاد استراتژی برای مدیریت سهامداران نتیجه گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گروگذار (اسم)
mortgager, mortgagor, stakeholder, pawner

نگهدارنده بانک در قمار (اسم)
stakeholder

شرط بند (اسم)
stakeholder

تخصصی

[صنعت] سهامدار، ذی نفع - هر گروهی بیرون یا درون یک سازمان که سهمی در عملکرد سازمان دارد. تامین کنندگان اعتبار، فروشندگان، کارکنان و مالکین جمتعلق به این مقوله هستند.

انگلیسی به انگلیسی

• one who holds and pays out bets at a casino; one who holds a share or interest (in a company, etc.)

پیشنهاد کاربران

۱. سهام دار ۲. کسی که در شرط بندی پول را نزد او می سپارند ۳. کسی که در یک دعوای حقوقی تا تعیین تکلیف مال را به او می سپارند
مثال:
This paper analyzes the stakeholder theory and points out its defects.
این مقاله نظریه سهام دار را تجزیه و تحلیل می کند و ایرادهای آن را نشان می دهد.
مشتری هم معنا میدهد
فرد یا بخش آسیب پذیر
در بازرگانی، سهام داران
stakeholder ( آینده پژوهی )
واژه مصوب: ذی نفع
تعریف: شخص یا سازمانی که فعالانه در کار پروژه شرکت دارد یا نحوۀ اجرا یا تکمیل پروژه بر سود یا زیان او تأثیر می گذارد
Beneficiary
ذینفع
ذینفع ، سهام دار،
سرمایه گذار
در مدیریت منابع انسانی به معانی
دست اندر کار ، ذینفع ، مشارکت کننده
ذینفع.
سهامدار.
مشارکت کننده در خطر فعالیت نوعی.
خطرپذیر.
در دیپلملسی و سازمانهای بین المللی به معنای دارندگان ماموریتها می باشد. افرادی که در سازمانهای بین المللی دارای ماموریت ویژه هستند مانند گزارشگران ویژه حقوق بشر شورای حقوق بشر در سازمان ملل متحد
در روانشناس ی تک لغت برای ترجمه ندارد هر گروهی بیرون یا درون یک سازمان که سهمی در عملکرد سازمان دارند
گرودار
تاثیر گذاران و تاثیر پذیران
دست اندر کار
سازمان، سازمان مردم نهاد ( در متون حقوقی )

دربران؛همه آنهایی که در بر میگیرد
ذینفع
سهام دار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس