🔸 معادل فارسی:
سهم / منفعت مالی / مالکیت جزئی / سرمایه گذاری در چیزی
در زبان محاوره ای:
یه سهم داره، یه دستی تو کار داره، یه نفعی براش داره، تو اون شرکت پول گذاشته
🔸 تعریف ها:
1. ( اقتصادی – مالکیت ) :
... [مشاهده متن کامل]
داشتن سهم یا مالکیت جزئی در یک شرکت، پروژه یا دارایی
مثال: She has a 20% stake in the startup.
۲۰ درصد سهم تو اون استارت آپ داره.
2. ( مالی – سرمایه گذاری ) :
سرمایه گذاری در چیزی با هدف کسب سود یا کنترل
مثال: Investors are buying a stake in renewable energy companies.
سرمایه گذارها دارن تو شرکت های انرژی تجدیدپذیر سهم می خرن.
3. ( منافع – غیرمستقیم ) :
داشتن منفعت یا علاقه شخصی در موفقیت یا شکست چیزی
مثال: He has a personal stake in the outcome of the negotiations.
یه نفع شخصی تو نتیجه ی مذاکرات داره.
🔸 مترادف ها:
share – interest – investment – ownership – equity – holding
سهم / منفعت مالی / مالکیت جزئی / سرمایه گذاری در چیزی
در زبان محاوره ای:
یه سهم داره، یه دستی تو کار داره، یه نفعی براش داره، تو اون شرکت پول گذاشته
🔸 تعریف ها:
1. ( اقتصادی – مالکیت ) :
... [مشاهده متن کامل]
داشتن سهم یا مالکیت جزئی در یک شرکت، پروژه یا دارایی
مثال: She has a 20% stake in the startup.
۲۰ درصد سهم تو اون استارت آپ داره.
2. ( مالی – سرمایه گذاری ) :
سرمایه گذاری در چیزی با هدف کسب سود یا کنترل
مثال: Investors are buying a stake in renewable energy companies.
سرمایه گذارها دارن تو شرکت های انرژی تجدیدپذیر سهم می خرن.
3. ( منافع – غیرمستقیم ) :
داشتن منفعت یا علاقه شخصی در موفقیت یا شکست چیزی
مثال: He has a personal stake in the outcome of the negotiations.
یه نفع شخصی تو نتیجه ی مذاکرات داره.
🔸 مترادف ها:
مرزبندی کردن، مرزنمایی کردن