staircase

/ˈsterˌkes//ˈsteəkeɪs/

معنی: پله کان، راه پله، پاگرد، پله کان نردبانی
معانی دیگر: پلکان، پله ها، رازینه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an arrangement of consecutive steps with its supporting members, usu. connecting two or more floors of a building.

جمله های نمونه

1. a spiral staircase
پلکان مارپیچ

2. a winding staircase
پلکان مارپیچ

3. the closeness of my room to the staircase
نزدیکی اتاق من به پلکان

4. He followed her up a rickety staircase to a squalid bedsit.
[ترجمه گوگل]به دنبال او از یک پلکان ژولیده تا یک تخت خواب محقر بالا رفت
[ترجمه ترگمان]او را تا یک پلکان شکسته و کثیف دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The house has a superb staircase made from oak and marble.
[ترجمه گوگل]این خانه دارای یک راه پله عالی ساخته شده از بلوط و مرمر است
[ترجمه ترگمان]این خانه پلکان بسیار بزرگی است که از چوب بلوط و مرمر ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The spiral staircase led to an upper gallery.
[ترجمه گوگل]پلکان مارپیچ به گالری بالایی منتهی می شد
[ترجمه ترگمان]پلکان مارپیچی به سمت راهروی بالایی منتهی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She climbed the staircase cautiously, holding fast to the rail.
[ترجمه گوگل]او با احتیاط از پله ها بالا رفت و محکم به ریل چسبیده بود
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط از پله ها بالا رفت و به نرده تکیه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The gallery is terminated by a staircase.
[ترجمه گوگل]گالری با یک راه پله خاتمه می یابد
[ترجمه ترگمان]راهرو در یک پلکان منتهی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They passed each other on the staircase.
[ترجمه گوگل]روی پلکان از کنار هم گذشتند
[ترجمه ترگمان]در پلکان با هم از کنار هم گذشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They walked down the staircase together.
[ترجمه گوگل]با هم از پله ها پایین رفتند
[ترجمه ترگمان]با هم از پله ها پایین رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He picked his way down the narrow staircase.
[ترجمه گوگل]از پله های باریک پایین رفت
[ترجمه ترگمان]از پلکان باریک پایین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Make sure the staircase is well lit, with no awkward corners.
[ترجمه گوگل]مطمئن شوید که راه پله به خوبی روشن است، بدون گوشه های نامناسب
[ترجمه ترگمان]مطمئن باشید که پلکان به خوبی روشن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The main staircase was in the form of a big 'S'.
[ترجمه گوگل]راه پله اصلی به شکل یک S بزرگ بود
[ترجمه ترگمان]پلکان اصلی به شکل یک تابلوی بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The wooden staircase leads to three bedrooms, the bathroom, and a separate WC.
[ترجمه گوگل]راه پله چوبی به سه اتاق خواب، حمام و یک WC مجزا منتهی می شود
[ترجمه ترگمان]پلکان چوبی منتهی به سه اتاق خواب و حمام و یک WC جداگانه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He groped his way up the staircase in the dark.
[ترجمه گوگل]در تاریکی از پله ها بالا رفت
[ترجمه ترگمان]کورمال کورمال از پلکان بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پله کان (اسم)
stair, staircase

راه پله (اسم)
staircase

پاگرد (اسم)
staircase

پله کان نردبانی (اسم)
staircase

تخصصی

[عمران و معماری] پلکان - پله
[برق و الکترونیک] پلکانی
[] طول پلکانی

انگلیسی به انگلیسی

• set of steps
a staircase is a set of stairs inside a building.

پیشنهاد کاربران

در معنای استعاری، "staircase" یا "راه پله" نمادی از **سفر زندگی** و **پیشرفت شخصی** است. این استعاره به معنای مسیر پر از فراز و نشیب هایی است که هر فرد در طول زندگی خود طی می کند. هر پله می تواند نمایانگر یک مرحله یا چالش در زندگی باشد که باید با تلاش و پشتکار پشت سر گذاشته شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال ها:
1. **پیشرفت شخصی**:
- "Climbing the staircase of success requires hard work and determination. "
2. **چالش ها و موانع**:
- "Each step on the staircase represents a challenge that must be overcome. "
3. **سفر زندگی**:
- "Life is like a staircase, with ups and downs that shape who we are. "
این استعاره به ما یادآوری می کند که هر مرحله از زندگی، چه آسان و چه سخت، بخشی از مسیر کلی ما به سوی رشد و پیشرفت است.

a set of stairs found inside a building.
راه پله، پلکان
There's a narrow staircase to the roof
راه پله
راهرو، راه پله
راهرو

بپرس