staidly

انگلیسی به انگلیسی

• seriously, soberly

پیشنهاد کاربران

Staidly /steɪdli/ – meaning: in a manner representing a settled, sedate, and steady character; serious and dull.
با وقار و متانت؛ آرام و ساکت؛ سنگین و موقر؛ جدی و کسالت آور
Example 1: 👇
If I had staidly accepted one of those two guys, I would have forfeited the opportunity of being among those lucky ones.
...
[مشاهده متن کامل]

اگر یکی از آن دو نفر را موقَّرانه می پذیرفتم، فرصت حضور در میان آن خوش شانس ها را از دست می دادم.
Example 2: 👇
Even the polluted atmosphere of the staidly streets seemed fleetingly fresh compared to the hazy, lamentable bitterness of the mall.
در مقایسه با ناخوشنودیِ غبار گرفته و غم انگیز مرکز خرید، حتی فضای آلوده خیابان های ساکت و آرام به شکلی گذرا با طراوت به نظر می رسید.
Example 3: 👇
Vivie walked quite firmly and staidly from the tram halt to the Walckers' house.
ویوی کاملاً محکم و باوقار از ایستگاه تراموا تا خانه ی واکرها راه رفت.
Example 4: 👇
Hand in hand, they skated together, laughingly at first, then staidly talking in a low tone.
در حالیکه دست در دست هم با اسکیت سُر می خوردند، ابتدا با خنده و سپس آرام و متین با هم صحبت کردند.
Example 5: 👇
Elzevir throws herself around PIERRE's neck and he kisses her staidly, conscious of his working - class dignity.
* The Bedbug - a play by Veladimir Mayakovsky
با آگاهی از موقعیت طبقه کارگر که به آن تعلق داشت، الزویر خود را دور گردن پییِری می اندازد و او را با وقار و متانت می بوسد.
* متن انتخابی: از نمایشنامه ی #ساس، # اثر ولادیمیر مایاکوفسکی

staidly
منابع• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/staid

بپرس