1. Growth is expected to stagnate next year.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود رشد در سال آینده راکد باشد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که رشد در سال آینده راکد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Businesses must adapt to change or stagnate.
[ترجمه گوگل]کسب و کارها باید با تغییر یا رکود سازگار شوند
[ترجمه ترگمان]کسب و کارها باید خود را با تغییر و یا رکود تطبیق دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Later,the market began to stagnate.
4. Everyone needs new challenges. Otherwise you just stagnate.
[ترجمه گوگل]همه به چالش های جدید نیاز دارند در غیر این صورت شما فقط راکد می شوید
[ترجمه ترگمان]همه به چالش های جدیدی نیاز دارند در غیر این صورت راکد می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If we do not evolve we stagnate and rot.
[ترجمه گوگل]اگر تکامل پیدا نکنیم دچار رکود و پوسیدگی می شویم
[ترجمه ترگمان]اگر ما رشد نکنیم، stagnate و فاسد می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It stifles innovation and allows policy-making to stagnate.
[ترجمه گوگل]نوآوری را خفه می کند و اجازه می دهد سیاست گذاری راکد بماند
[ترجمه ترگمان]این کار نوآوری را خفه می کند و اجازه می دهد که سیاست راکد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This energy is called ch'i and can stagnate, become blocked or weakened, or have its flow reversed.
[ترجمه گوگل]این انرژی ch'i نامیده می شود و می تواند راکد شود، مسدود یا ضعیف شود یا جریان آن معکوس شود
[ترجمه ترگمان]این انرژی به نام ch نامیده می شود و می تواند راکد، مسدود شده و یا تضعیف شود، یا جریان آن معکوس شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Her freestyle times also began to stagnate, and those early morning workouts were becoming more a job than a joy.
[ترجمه گوگل]زمان های سبک آزاد او نیز شروع به رکود کردند، و آن تمرینات صبح زود بیشتر به یک شغل تبدیل می شد تا یک لذت
[ترجمه ترگمان]دوران آزاد او نیز راکد مانده بود، و در اوایل صبح ورزش کردن ورزش بیش از یک شادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Where the masses are not roused, work will stagnate.
[ترجمه گوگل]جایی که توده ها بیدار نشوند، کار راکد خواهد شد
[ترجمه ترگمان]جایی که توده ها از خواب بیدار نمی شوند، کار خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There are marshes that stagnate the waters.
[ترجمه گوگل]باتلاق هایی وجود دارد که آب ها را راکد می کنند
[ترجمه ترگمان]مرداب ها در آب فرو می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Taiwan's economy is likely to stagnate for a long time to come.
[ترجمه گوگل]اقتصاد تایوان احتمالا برای مدت طولانی در حال رکود خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اقتصاد تایوان به احتمال زیاد برای مدتی طولانی راکد خواهد ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Untended pools, ponds, and Jacuzzis stagnate—and become breeding grounds for mosquitoes that could carry diseases such as West Nile Virus.
[ترجمه گوگل]استخرها، حوضها و جکوزیهای بیسابقه راکد میشوند و به محل پرورش پشههایی تبدیل میشوند که میتوانند ناقل بیماریهایی مانند ویروس نیل غربی باشند
[ترجمه ترگمان]استخرها، استخرها، و Jacuzzis راکد می مانند - و به پرورش پشه برای پشه ها تبدیل می شوند که ممکن است بیماری هایی مانند ویروس نیل غربی را حمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Accurately and reliably in when move and stagnate, high efficiency and economic investment.
[ترجمه گوگل]با دقت و اطمینان در زمان جابجایی و رکود، راندمان بالا و سرمایه گذاری اقتصادی
[ترجمه ترگمان]قابلیت اعتماد و اعتماد به نفس در هنگام حرکت و رکود، کارایی بالا و سرمایه گذاری اقتصادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He didn't want to stagnate in his dull office job until he retired.
[ترجمه گوگل]او تا زمانی که بازنشسته نشد نمی خواست در شغل کسل کننده اداری خود راکد بماند
[ترجمه ترگمان]او نمی خواست در دفتر کارش در دفتر کار کند تا وقتی که بازنشسته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. If you allow your mind to stagnate, this particular talent will atrophy.
[ترجمه گوگل]اگر اجازه دهید ذهنتان راکد شود، این استعداد خاص از بین خواهد رفت
[ترجمه ترگمان]اگر به ذهن خود اجازه دهید که راکد بماند، این استعداد ویژه لاغر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید