صفت ( adjective )
مشتقات: stagnantly (adv.), stagnance (n.), stagnancy (n.)
مشتقات: stagnantly (adv.), stagnance (n.), stagnancy (n.)
• (1) تعریف: standing still; motionless.
• مترادف: motionless, standing
• متضاد: flowing
• مشابه: inert, sluggish, still, torpid
• مترادف: motionless, standing
• متضاد: flowing
• مشابه: inert, sluggish, still, torpid
- The attic was filled with stagnant air.
[ترجمه گوگل] اتاق زیر شیروانی پر از هوای راکد شده بود
[ترجمه ترگمان] اتاق زیر شیروانی با هوای راکد پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اتاق زیر شیروانی با هوای راکد پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: having a foul smell or unhealthful quality as the result of standing still.
• متضاد: fresh
• مشابه: close, foul, polluted
• متضاد: fresh
• مشابه: close, foul, polluted
- The pond is stagnant and can no longer be used for swimming.
[ترجمه گوگل] این حوض راکد است و دیگر نمی توان از آن برای شنا استفاده کرد
[ترجمه ترگمان] برکه راکد است و دیگر نمی تواند برای شنا به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] برکه راکد است و دیگر نمی تواند برای شنا به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: without activity, originality, or development; sluggish.
• مترادف: stale
• متضاد: fresh, vibrant
• مشابه: dead, inactive, inert, lethargic, sluggish, static, torpid
• مترادف: stale
• متضاد: fresh, vibrant
• مشابه: dead, inactive, inert, lethargic, sluggish, static, torpid
- The once vibrant civilization was now stagnant.
[ترجمه گوگل] تمدن زمانی پر جنب و جوش اکنون راکد بود
[ترجمه ترگمان] زمانی که تمدن در حال جنبش بود، اکنون راکد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] زمانی که تمدن در حال جنبش بود، اکنون راکد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Since retiring from her profession, she felt her life had become stagnant.
[ترجمه گوگل] از زمانی که از حرفه خود بازنشسته شد، احساس کرد زندگی اش راکد شده است
[ترجمه ترگمان] از زمانی که از شغل خود کناره گیری کرده بود، احساس می کرد که زندگی او راکد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] از زمانی که از شغل خود کناره گیری کرده بود، احساس می کرد که زندگی او راکد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید