staggeringly

جمله های نمونه

1. The book's 85 colour lithographic plates look staggeringly fresh and bold.
[ترجمه گوگل]صفحات لیتوگرافی 85 رنگی کتاب به طرز خیره کننده ای تازه و جسور به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]ورق ۸۵ رنگی کتاب به طرز عجیبی تازه و جسورانه به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The rationale behind this staggeringly convenient interpretation seems to run as follows.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد منطق پشت این تفسیر فوق العاده راحت به شرح زیر است
[ترجمه ترگمان]منطق پشت این تفسیر مناسب به نظر می رسد که به صورت زیر اجرا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In a staggeringly short time Helsinki has emerged as the centre of the next big technological revolution.
[ترجمه گوگل]در مدت زمان بسیار کوتاهی هلسینکی به عنوان مرکز انقلاب بزرگ تکنولوژیکی بعدی ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]هلسینکی در زمان کوتاهی به عنوان مرکز انقلاب تکنولوژیک بزرگ بعدی ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The South Pole expedition proved to be staggeringly successful.
[ترجمه گوگل]اکسپدیشن قطب جنوب به طرز خیره کننده ای موفق بود
[ترجمه ترگمان]ماموریت قطب جنوب به طرز عجیبی موفقیت آمیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Philharmonia played this staggeringly difficult music superlatively well.
[ترجمه گوگل]فیلارمونیا این موسیقی فوق‌العاده دشوار را به خوبی اجرا کرد
[ترجمه ترگمان]The این موسیقی بسیار دشوار را به خوبی اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She enters, sunny, self-possessed, and giving a staggeringly convincing exhibition of ease of manner.
[ترجمه گوگل]او وارد می شود، آفتابی، خوددار، و نمایشگاهی مبهوت کننده از سهولت رفتار ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]او وارد، آفتابی، خوددار، و با دادن یک نمایش بسیار قانع کننده و متقاعد کننده رفتار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Today's problems are often international in scale and staggeringly complex in their origins and effects.
[ترجمه گوگل]مشکلات امروزی اغلب در مقیاس بین المللی و در منشأ و تأثیراتشان به طرز شگفت انگیزی پیچیده هستند
[ترجمه ترگمان]مشکلات امروز اغلب در مقیاس و تاثیرات پیچیده در منشا و تاثیرات خود، بین المللی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Recently I saw an advertisement featuring a bare-chested man in staggeringly good condition.
[ترجمه گوگل]اخیراً تبلیغی را دیدم که در آن مردی با سینه برهنه در وضعیت فوق‌العاده خوبی حضور داشت
[ترجمه ترگمان]اخیرا یک آگهی را دیدم که با یک سینه برهنه در حالت گیجی نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For that failure the solicitors offered to repay their conveyancing fee: a staggeringly low £160.
[ترجمه گوگل]برای آن شکست، وکلا پیشنهاد بازپرداخت هزینه انتقال خود را دادند: 160 پوند به طور شگفت‌انگیزی پایین
[ترجمه ترگمان]برای این شکست، مشاوران حقوقی پیشنهاد کردند که هزینه conveyancing را بازپرداخت کنند: یک ۱۶۰ که به طرز شگفت آوری پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She enters, sunny, self - possessed, and giving a staggeringly convincing exhiBition of ease of manner.
[ترجمه گوگل]او وارد می شود، آفتابی، خودشیفته، و نمایشگاهی متقاعدکننده از سهولت رفتار ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]وارد می شود، آفتابی، نفس نفس می زند و گیج و مبهوت به طرز متقاعد کننده ای خودش را متقاعد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sea-going eunuchs fell from favour (Zheng's missions were staggeringly costly) and by 1500 it was a capital offence to go to sea in a two-masted ship without permission.
[ترجمه گوگل]خواجه‌های دریایی از اقبال خارج شدند (ماموریت‌های ژنگ به طرز حیرت‌انگیزی هزینه بر بود) و تا سال 1500 رفتن به دریا بدون اجازه با یک کشتی دو دکل یک جرم بزرگ بود
[ترجمه ترگمان]خواجه ها به طرفداری از دریا از نفع (ژنگ ها)سقوط کردند و تا سال ۱۵۰۰ یک جرم بزرگ برای رفتن به دریا در یک کشتی دو دک بدون اجازه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Londoners can only gawp is envy at Beijing's latest subway route, part of a staggeringly fast expansion in the capital's network.
[ترجمه گوگل]لندنی‌ها تنها می‌توانند حسادت خود را در آخرین مسیر متروی پکن که بخشی از گسترش سریع و خیره‌کننده شبکه پایتخت است، حس کنند
[ترجمه ترگمان]اهالی لندن تنها می توانند با شگفتی به آخرین مسیر مترو پکن، بخشی از گسترش سریع سریع در شبکه پایتخت، خیره شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yet for company employees this is not an option, no matter how staggeringly daft the course.
[ترجمه گوگل]با این حال، برای کارمندان شرکت، این یک گزینه نیست، مهم نیست که این مسیر چقدر حیرت آور است
[ترجمه ترگمان]با این حال برای کارمندان شرکت، این یک انتخاب نیست، مهم نیست که چگونه این دوره چگونه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a shocking manner; in a manner which amazes or astounds

پیشنهاد کاربران

Shirin
به طور گیج کننده و سرسام آور
به طور حیرت آور/ی
به طور حیرت زده

بپرس