1. Even experienced actors can suffer from stage fright.
 [ترجمه گوگل]حتی بازیگران باتجربه نیز ممکن است از ترس صحنه رنج ببرند 
[ترجمه ترگمان]حتی یک بازیگر با تجربه می تواند از ترس صحنه رنج ببرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. Howard wanted to be a popular singer, but stage fright crippled him.
 [ترجمه گوگل]هوارد می خواست خواننده محبوبی شود، اما ترس از صحنه او را فلج کرد 
[ترجمه ترگمان]هاوارد دلش می خواست خواننده معروفی باشه ولی از ترس فلج شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. Den suffered terribly from stage fright .
 [ترجمه گوگل]دن به طرز وحشتناکی از ترس صحنه رنج می برد 
[ترجمه ترگمان]بعد از ترس و لرز از صحنه بیرون رفت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. But then, she recalled wryly, nor had stage fright.
 [ترجمه گوگل]اما پس از آن، او با عصبانیت به یاد آورد، و نه ترس از صحنه 
[ترجمه ترگمان]اما بعد با شیطنت تمام به یاد آورد و نه از روی صحنه وحشت زده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Den suffered terribly from stage fright and had some real moments of crisis which of course never showed from the front.
 [ترجمه گوگل]دن به طرز وحشتناکی از ترس صحنه رنج می برد و لحظات واقعی بحرانی را تجربه می کرد که البته هرگز از جلو نشان داده نمی شد 
[ترجمه ترگمان]بعد از ترس و لرز از صحنه خارج شد و دچار بحران روحی شد که البته هیچ وقت از جبهه نگذشته بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Early attacks of stage fright were cured by a thimbleful of Courvoisier.
 [ترجمه گوگل]حملات اولیه ترس از صحنه توسط یک انگشتانه از Courvoisier درمان شد 
[ترجمه ترگمان]حملات اولیه بر روی صحنه به وسیله a Courvoisier درمان شدند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Stage fright, loss of memory and diarrhoea are also part of the picture.
 [ترجمه گوگل]ترس از صحنه، از دست دادن حافظه و اسهال نیز بخشی از تصویر است 
[ترجمه ترگمان]مرحله وحشت، از دست دادن حافظه و اسهال نیز بخشی از این عکس هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Q: Do you ever have stage fright?
 [ترجمه گوگل]س: آیا تا به حال ترس از صحنه دارید؟ 
[ترجمه ترگمان]سوال: آیا تا به حال ترس روی صحنه دارید؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Not a touch of stage fright.
10. Stage fright made clear for her bad performance.
 [ترجمه گوگل]ترس از صحنه عملکرد بد او را روشن کرد 
[ترجمه ترگمان]سرعت مرحله به خاطر عملکرد بد او آشکار شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Don't be disheartened, every one will have stage fright the first time.
 [ترجمه گوگل]ناامید نباشید، هر کس در اولین بار دچار ترس از صحنه خواهد شد 
[ترجمه ترگمان]افسرده نباش، هر کسی بار اول وحشت زده خواهد شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. He was struck dumb with stage fright.
13. Say their stage fright, it is better to say no confidence.
 [ترجمه گوگل]بگویید ترس صحنه آنها، بهتر است بگوییم اعتماد به نفس نیست 
[ترجمه ترگمان]از stage بگو، بهتر است کسی به آن ها اعتماد نداشته باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Even great speakers may sometimes get stage fright.
 [ترجمه گوگل]حتی سخنرانان بزرگ نیز ممکن است گاهی دچار ترس از صحنه شوند 
[ترجمه ترگمان]حتی سخنگویان بسیار بزرگ ممکن است گاهی اوقات دچار وحشت شوند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. When he was a new actor, he had stage fright.
 [ترجمه گوگل]زمانی که او یک بازیگر جدید بود، ترس از صحنه داشت 
[ترجمه ترگمان]وقتی بازیگر جدیدی شد، از صحنه وحشت زده شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید