به پدری گفته می شود که به طور افراطی در مسیر حرفه ای هنری فرزندش دخالت می کند—مثل بازیگری، خوانندگی یا رقص. این اصطلاح معمولاً بار منفی دارد و نشان دهنده ی پدری است که با فشار آوردن به فرزندش، سعی دارد آرزوهای خودش را از طریق او محقق کند. از نظر فرهنگی، چنین پدرهایی ممکن است به عنوان مدیر، مربی یا حتی کارگردان غیررسمی عمل کنند، گاهی بدون توجه به خواسته های واقعی فرزند.
... [مشاهده متن کامل]
پدر کنترل گر در مسیر شهرت فرزند
🔹 مثال ها:
He’s such a stage dad—he manages every audition his daughter goes to. واقعاً یه بابای صحنه ایه—همه ی تست های بازیگری دخترش رو خودش مدیریت می کنه.
My stage dad keeps pushing me to perform even when I’m tired. بابای صحنه ای من حتی وقتی خسته ام، منو مجبور به اجرا می کنه.
Stage dads can be both supportive and overbearing. باباهای صحنه ای هم می تونن حمایت گر باشن، هم بیش ازحد کنترل گر.
مترادف ها: stage parent – helicopter dad – pushy father – manager dad
... [مشاهده متن کامل]
پدر کنترل گر در مسیر شهرت فرزند
🔹 مثال ها:
He’s such a stage dad—he manages every audition his daughter goes to. واقعاً یه بابای صحنه ایه—همه ی تست های بازیگری دخترش رو خودش مدیریت می کنه.
My stage dad keeps pushing me to perform even when I’m tired. بابای صحنه ای من حتی وقتی خسته ام، منو مجبور به اجرا می کنه.
Stage dads can be both supportive and overbearing. باباهای صحنه ای هم می تونن حمایت گر باشن، هم بیش ازحد کنترل گر.
مترادف ها: stage parent – helicopter dad – pushy father – manager dad