stag

/ˈstæɡ//stæɡ/

معنی: کره اسب، گوزن، حیوان نر، جاسوسی کردن، کوتاه کردن، پاییدن
معانی دیگر: مردانه، ویژه ی مردان، گوزن نر، حیوان نر (به ویژه اخته شده)، (امریکا) مردی که بدون زن به مهمانی می رود، مرد تک، تک مرد، مهمانی مردانه، گردهمایی مردانه، (انگلیس - خودمانی) دزدکی کسی را تعقیب کردن، گوزن قرمز نر، حیوان نر بطور کلی، جلسه یا مهمانی مردانه، بریدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a sexually mature male deer.

(2) تعریف: a male at a social gathering with no accompanying female.
صفت ( adjective )
• : تعریف: excluding women.

- a stag party
[ترجمه گوگل] یک مهمانی گوزن
[ترجمه ترگمان] یه مهمونی مردونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
قید ( adverb )
• : تعریف: unaccompanied by one of the opposite sex.

- I am going stag to the dinner.
[ترجمه سمانه] برای شام به مهمانی مردانه میروم
|
[ترجمه MoAli] من دارم تنهایی ( بدون پارتنر خانم ) میرم برای شام
|
[ترجمه گوگل] من دارم میرم سر شام
[ترجمه ترگمان] من دارم میرم برای شام یه گوزن شکار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a stag party
مهمانی مردانه

2. go stag
(امریکا - عامیانه) تنها به مهمانی رفتن،تنها رفتن

3. An army of stags led by a lion would be more formidable than one of lions led by a stag.
[ترجمه گوگل]لشکری ​​از گوزن‌های گوزن که توسط یک شیر رهبری می‌شود، مهیب‌تر از شیرهایی است که توسط یک گوزن رهبری می‌شود
[ترجمه ترگمان]یک ارتش از گوزن های نر به وسیله یک شیر، از یکی از شیرها، formidable از شیر بود که گوزن نر آن را هدایت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The hunter shot the stag dead.
[ترجمه گوگل]شکارچی گوزن را به ضرب گلوله کشت
[ترجمه ترگمان]شکارچی به گوزن نر شلیک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hounds will soon hunt down the stag.
[ترجمه گوگل]سگ های شکاری به زودی گوزن را شکار خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]سگ ها به زودی گوزن را شکار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The stag was now at full gallop on the springy turf.
[ترجمه گوگل]گوزن گوزن در حال تاختن کامل روی چمن فنری بود
[ترجمه ترگمان]گوزن در حال تاخت و تاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By Enabling Laws the Reich stag empowered the government to legislate in the name of the Reich stag.
[ترجمه گوگل]با فعال کردن قوانین، گوزن رایش به دولت قدرت داد تا به نام گوزن رایش قانون وضع کند
[ترجمه ترگمان]با فعال کردن قوانین، گوزن رایش به دولت قدرت داد تا به نام گوزن نر قانون گذاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I heard panting like a hunted stag.
[ترجمه گوگل]صدای نفس نفس زدن مثل گوزن شکار شده را شنیدم
[ترجمه ترگمان]صدای نفس نفس زدن مثل یک گوزن شکار شده را شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The dun stag stayed back, sidestepping like a boxer.
[ترجمه گوگل]گوزن دنبله عقب ماند و مانند بوکسور از کنار رفت
[ترجمه ترگمان]گوزن گم شده مثل یک بوکسور عقب ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is supposed to be a stag party, not an annual general meeting.
[ترجمه گوگل]این قرار است یک مهمانی گوزن باشد، نه یک مجمع عمومی سالانه
[ترجمه ترگمان]این باید یه پارتی مردونه باشه نه جلسه سالانه عمومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The stag is a primal male creature, filled with force and dynamism.
[ترجمه گوگل]گوزن یک موجود نر اولیه است که پر از نیرو و پویایی است
[ترجمه ترگمان]گوزن ماده گرگ ماده ای است که پر از نیرو و طراوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A sort of frat party / stag club atmosphere pervades Tallahassee.
[ترجمه گوگل]نوعی فضای پارتی و کلوپ گوزن‌ها در تالاهاسی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک جور جو حزب مهمانی و مهمانی که در Tallahassee نفوذ کرده بود، در Tallahassee نفوذ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He leaps and plunges like a wounded stag through agonizing death throes.
[ترجمه گوگل]او می‌پرد و مانند گوزن مجروح در میان عذاب‌های جانکاه مرگ فرو می‌رود
[ترجمه ترگمان]از جا می پرد و مثل گوزن زخمی از میان مرگ دردناک زوزه می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Of the stag party now only Jack, Charlie, George and one other remained.
[ترجمه گوگل]از مهمانی گوزن‌ها اکنون فقط جک، چارلی، جورج و یکی دیگر باقی مانده‌اند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تنها جک، چارلی، جورج و دیگری باقی مانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Scarcity value apart, the Stag is made of the right stuff by classic yardsticks.
[ترجمه گوگل]جدا از ارزش کمیاب، گوزن از مواد مناسب با معیارهای کلاسیک ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]مقدار کمیابی را جدا می کند، گوزن نر از ماده درست به وسیله yardsticks کلاسیک تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کره اسب (اسم)
stag, foal, colt

گوزن (اسم)
stag, fawn

حیوان نر (اسم)
stag

جاسوسی کردن (فعل)
spy, stag, espy, fink, nark, pickeer

کوتاه کردن (فعل)
curtail, abbreviate, abridge, brief, shorten, truncate, dock, formulate, stag, clip

پاییدن (فعل)
eye, look, watch, guard, be constant, be firm, be fixed, be permanent, stag

تخصصی

[علوم دامی] حیوان نری که در سن بالایی اخته شده و در نتیجه هنوز برخی از صفات ثانویه جنسی حیوان بالغ را دارا باشد .

انگلیسی به انگلیسی

• adult male deer; male who attends a social function unaccompanied by a female
intended for men only
a stag is an adult male deer.

پیشنهاد کاربران

۱. گوزن نر ۲. ( بورس سهام ) دلال
مثال:
the stags' antlers are cast each year
شاخ های گوزن نر هر سال می افتد.
a social gathering attended by men only/ a man who is going to get married soon, when he is at a stag party ( = a party with only men to celebrate this )
مجلس یا مهمانی مردانه، بدون حضور زنان
مهمانی مردانه برای مردی که قصد ازدواج دارد
"a stag event"
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/stag
همراه با کلمه party معنی مهمونی مردانه میده.
stag party
⁦✔️⁩جنس نر
( گونه ای ) از گوزن
Digested week
Digested week: now the miraculous 💥white stag 💥is dead, there are rats in our toilets
. . .
On top of a plague of pipe - climbing vermin, the country is facing Boris Johnson’s battle to save Christmas
...
[مشاهده متن کامل]

. . .
Hunters of old, as Robert Baden - Powell once noted, pursued the white 💥stag💥 – “the miraculous 💥stag💥” – not because they expected 👉to kill it👈 but because “it led them in the joy of the chase to new and fresh adventures, and so to capture happiness”
TheGuardian. com@

1. The male half of a relationship who allows and finds sexual gratification in allowing and even encouraging his female partner to have sex with other men. Not to be confused with the CUCKOLD relationship where the male is typically weak and into humiliation. Stags are dominant but want to share their women.
...
[مشاهده متن کامل]

I met a STAG at the bar who invited me to his home when he noticed his wife checking me out and flirting with me
2. To go alone
I'm goin stag to the dance
مردی که در حد صفت دیوث نیست ولی برای اینکه زنش بتونه نهایت لذت رو از رابطه ببره اجازه میده که با مردهای دیگه هم سکس رو تجربه کنه ( دیوث کسیه که از تحقیر شدن خوشش میاد در خصوص مسائل جنسی ) . مثلا میبینه زنش داره با یه مرد دیگه لاس میزنه و رفتارهای غیرطبیعی و خارج از عرف باهاش داره بعد اون مرده رو دعوت میکنه خونشون تا باهم threesome داشته باشن و یه حالی به زنش داده باشه.

بپرس