stackable

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of stack.

انگلیسی به انگلیسی

• can be stacked, can be piled one on top of another

پیشنهاد کاربران

گروهی
قابل قرار دادن روی هم
کتاب solution intermediate
مثال کانتینرها رو تبدیل به خونه می کردند که قابلیت روی هم قرار دادن داشتند
these houses are stackable they will sit on top of one another with stairs connecting them
قابل انباشتن و فشرده کردن

بپرس