1. The house has stabling for 20 horses.
[ترجمه گوگل]این خانه دارای اصطبل برای 20 اسب است
[ترجمه ترگمان]خونه برای ۲۰ تا اسب اصطبل داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خونه برای ۲۰ تا اسب اصطبل داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The wash-house sat between the stabling and a dark windowless place where coals and winter logs were stored.
[ترجمه گوگل]محل شستشو بین اصطبل و مکانی تاریک بدون پنجره قرار داشت که در آن زغال سنگ و کنده های زمستانی نگهداری می شد
[ترجمه ترگمان]خانه، بین اصطبل و مکانی تاریک و بدون پنجره، جایی که ذغال و الوار در آن ذخیره شده بود، نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانه، بین اصطبل و مکانی تاریک و بدون پنجره، جایی که ذغال و الوار در آن ذخیره شده بود، نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I don't want them stabling their mounts here, it'd be too conspicuous.
[ترجمه گوگل]من نمیخواهم که پایههایشان را اینجا ثابت کنند، خیلی واضح است
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم که این اسب ها را اینجا نگه دارند، این جا خیلی جلب توجه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم که این اسب ها را اینجا نگه دارند، این جا خیلی جلب توجه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. After stabling our horses, my master muttered that he had business to attend to and wandered off to his chamber.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه اسبهایمان را اصطبل کردیم، ارباب من زمزمه کرد که کار دارد و به اتاقش رفت
[ترجمه ترگمان]پس از اصطبل اسب ها، ارباب من من کرد که او کاری دارد که در آن شرکت کند و به اتاق خود برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از اصطبل اسب ها، ارباب من من کرد که او کاری دارد که در آن شرکت کند و به اتاق خود برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The stone barn over here is to have stabling for two horses, a harness room and a hayloft above.
[ترجمه گوگل]انبار سنگی اینجا اصطبلی برای دو اسب، اتاق مهار و انبار علوفه در بالا دارد
[ترجمه ترگمان]طویله این جا اصطبل برای دو اسب، یک انبار یراق و انبار علوفه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طویله این جا اصطبل برای دو اسب، یک انبار یراق و انبار علوفه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A new method of amplitude stabling for nanosecond laser pulse was proposed based on Pockels effect.
[ترجمه گوگل]روش جدیدی برای تثبیت دامنه برای پالس لیزر نانوثانیه بر اساس اثر Pockels پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]روش جدیدی برای یافتن پالس لیزری برای پالس لیزر با استفاده از روش Pockels ارائه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش جدیدی برای یافتن پالس لیزری برای پالس لیزر با استفاده از روش Pockels ارائه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Inns provided shelter and stabling facilities.
[ترجمه گوگل]مسافرخانه ها امکانات سرپناه و اصطبل را فراهم می کردند
[ترجمه ترگمان]مسافرخانه ها پناه گاه و امکانات stabling را فراهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مسافرخانه ها پناه گاه و امکانات stabling را فراهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. More than fifty Centres in Somerset - many can offer instruction and accommodation, some stabling.
[ترجمه گوگل]بیش از پنجاه مرکز در سامرست - بسیاری از آنها می توانند آموزش و محل اقامت ارائه دهند، برخی از آنها محل اقامت هستند
[ترجمه ترگمان]بیش از ۵۰ مرکز در سامرست وجود دارند که بسیاری از آن ها می توانند آموزش و اسکان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیش از ۵۰ مرکز در سامرست وجود دارند که بسیاری از آن ها می توانند آموزش و اسکان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The concessionaire will also be expected to supply the necessary fleet of DMUs and the maintenance and stabling depot.
[ترجمه گوگل]همچنین از صاحب امتیاز انتظار می رود که ناوگان مورد نیاز DMUها و انبار نگهداری و استقرار را تامین کند
[ترجمه ترگمان]همچنین انتظار می رود که The ناوگان حمل و نقل لازم و ایستگاه maintenance و stabling را تامین نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین انتظار می رود که The ناوگان حمل و نقل لازم و ایستگاه maintenance و stabling را تامین نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. That evening, as he walked by the docks, a slip of a boy came up and asked where he was stabling his horse.
[ترجمه گوگل]آن روز عصر، هنگامی که او در کنار اسکله قدم می زد، لغزشی از پسری آمد و پرسید که اسبش را کجا نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]آن شب، همان طور که از کنار اسکله می گذشت، یکی از بچه ها از جا بلند شد و از او پرسید که در کجا اصطبل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن شب، همان طور که از کنار اسکله می گذشت، یکی از بچه ها از جا بلند شد و از او پرسید که در کجا اصطبل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There were two kinds of animal breeding ways in this kingdom, herding way and stabling way.
[ترجمه گوگل]در این پادشاهی دو نوع راه پرورش حیوانات وجود داشت، گله داری و طویله
[ترجمه ترگمان]در این کشور دو نوع پرورش حیوانات وجود داشت که روش herding و روش stabling بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این کشور دو نوع پرورش حیوانات وجود داشت که روش herding و روش stabling بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Raising rural social insurance funds is the most difficult problem stabling rural social insurance system.
[ترجمه گوگل]تامین اعتبارات بیمه اجتماعی روستایی دشوارترین مشکل ثبات سیستم بیمه اجتماعی روستایی است
[ترجمه ترگمان]افزایش بودجه بیمه اجتماعی روستایی دشوارترین مساله برای سیستم بیمه اجتماعی روستایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افزایش بودجه بیمه اجتماعی روستایی دشوارترین مساله برای سیستم بیمه اجتماعی روستایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید