stabilizing
تخصصی
پیشنهاد کاربران
پایدار، باثبات
مانند: بازدارندگی پایدار stabilizing deterrence
مانند: بازدارندگی پایدار stabilizing deterrence
ثبات بخشی
مثال:
They need to understand what their stabilizing factors are.
آنها باید بفهمند عوامل ثبات بخشی شان چه چیزهایی است.
مثال:
آنها باید بفهمند عوامل ثبات بخشی شان چه چیزهایی است.
تثبیت
پایدارکننده
ثبات بخشی، ثبات بخش