1. stabbing pain
دردی که تیر می کشد
2. stabbing
1- درد شدید و منقطع،تیر کشیدن 2- زخم (در اثر فرو کردن نه شکافتن یا بریدن)
3. I have a stabbing pain.
4. She was awoken by a sharp stabbing pain in her chest.
[ترجمه گوگل]او با درد شدید در قفسه سینه از خواب بیدار شد
[ترجمه ترگمان]با دردی شدید در سینه اش از خواب بیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was jailed for fifteen years for stabbing his wife to death.
[ترجمه گوگل]او به دلیل ضربات چاقو به همسرش به پانزده سال زندان محکوم شد
[ترجمه ترگمان]او به مدت پانزده سال زندانی شد تا همسرش را به قتل برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was struck by a stabbing pain in his midriff.
[ترجمه گوگل]دردی کوبنده در ناحیه میانی به او وارد شد
[ترجمه ترگمان]درد شدیدی در شکمش ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A man was found guilty yesterday of stabbing his wife after he became jealous of her cybersex relationship.
[ترجمه گوگل]مردی دیروز به جرم چاقو زدن به همسرش پس از حسادت به رابطه جنسی سایبری او مجرم شناخته شد
[ترجمه ترگمان]دیروز بعد از این که به رابطه cybersex حسودی کرد، یک نفر گناهکار شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The proboscis can be shot out forcibly, stabbing its prey.
[ترجمه گوگل]پروبوسیس را می توان به زور به بیرون شلیک کرد و طعمه خود را با چاقو زد
[ترجمه ترگمان]proboscis را می توان به زور به ضرب گلوله رها کرد و به طعمه خود ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Her high-pitched voice, rapid speech and stabbing at the telephone betrayed her lack of balance and control.
[ترجمه گوگل]صدای بلند، گفتار سریع و ضربات چاقو به تلفن، خیانت به عدم تعادل و کنترل او بود
[ترجمه ترگمان]صدای بلند و تیز او، صحبت سریع و چاقوکشی در تلفن، عدم تعادل و کنترل او به او خیانت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was the chief suspect in the schoolyard stabbing death of a 7-year-old at an elementary school.
[ترجمه گوگل]او مظنون اصلی قتل با چاقو در حیاط مدرسه یک کودک 7 ساله در یک مدرسه ابتدایی بود
[ترجمه ترگمان]او مظنون اصلی در حیاط مدرسه با چاقو زدن یک کودک ۷ ساله در یک مدرسه ابتدایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He had previously made two other stabbing attacks but on each occasion had also been found not guilty because of insanity.
[ترجمه گوگل]او قبلاً دو حمله با چاقو دیگر انجام داده بود، اما در هر مورد نیز به دلیل جنون بی گناه شناخته شده بود
[ترجمه ترگمان]او قبلا دو حمله چاقو کشی دیگر انجام داده بود، اما در هر موقعیتی به دلیل جنون گناهکار شناخته نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Less than one percent of stabbing victims received more than 50 wounds, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت که کمتر از یک درصد از قربانیان چاقو بیش از 50 زخمی شده اند
[ترجمه ترگمان]او گفت که کم تر از یک درصد از قربانیان چاقو زدن بیش از ۵۰ زخمی را دریافت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. An excruciating pain in her head and stabbing agony in one ankle.
[ترجمه گوگل]درد طاقتآوری در سر و درد شدید در یکی از مچ پا
[ترجمه ترگمان]درد شدیدی در سرش و در یک قوزک پا درد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Another piercing roar, and the stabbing pain of a Darkfall strike.
[ترجمه گوگل]غرش نافذ دیگر، و درد شدید ناشی از حمله Darkfall
[ترجمه ترگمان]صدای تیز و تیز دیگری به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید