stabbed him in the back

انگلیسی به انگلیسی

• stuck a knife in his back; betrayed him, hurt him terribly and without warning

پیشنهاد کاربران

با لگد بیرون انداختن .
از پشت بهش خنجر زد
بهش خیانت کرد و نارو زد

He was stabbed 70 times.
۷۰ بار چاقو خورد.
به پشتش چاقو زد