1. Don't sit on that bag - you'll squish the sandwiches.
[ترجمه گوگل]روی آن کیسه ننشینید - ساندویچ ها را له خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]روی اون کیفه نشو - the له می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Rubber heels squelch and rubber soles squish Rain water from buildings descends without.
[ترجمه گوگل]پاشنههای لاستیکی خنثی میشوند و کفهای لاستیکی فرو میروند آب باران از ساختمانها خارج میشود
[ترجمه ترگمان]heels لاستیکی و کف لاستیکی squish رین آب را از ساختمان هایی که به پایین می آیند، له می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Suburban roads were alive with the squish of chamois leather.
[ترجمه گوگل]جادههای حومهای با چرم چرم عناب زنده بودند
[ترجمه ترگمان]جاده ها در حومه شهری با لبه های چرم جیر زنده زنده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It'll help squish out all that water I've been retaining.
[ترجمه گوگل]این کمک می کند تا تمام آن آبی که در خود نگه داشته ام را از بین ببرم
[ترجمه ترگمان]اون کمک می کنه تا اون آب و آب رو که داشتم حفظ می کردم له ولورده کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Squish the ellipse to about half the size.
[ترجمه گوگل]اندازه بیضی را تقریباً به نصف له کنید
[ترجمه ترگمان]بیضی را به حدود نصف اندازه تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Next, squish the ellipse down from the top to half its original size.
[ترجمه گوگل]بعد، بیضی را از بالا به سمت پایین به نصف اندازه اصلی آن فشار دهید
[ترجمه ترگمان]سپس، ellipse را از بالا به نصف اندازه اصلی خود له کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Crunch, squish . What a great sound!
[ترجمه گوگل]خرد کردن، له کردن چه صدای خوبی!
[ترجمه ترگمان]کرانچ، له ولورده کردن چه صدای بلندی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Let them come, then squish them, or pop up Watchtowers.
[ترجمه گوگل]بگذارید بیایند، سپس آنها را له کنید، یا برج مراقبت را بالا بیاورید
[ترجمه ترگمان]بگذار آن ها بیایند، بعد آن ها را له ولورده کنید، وگرنه watchtowers را منفجر خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The strong squish flow and vortexes produced by the special structure of the combustion chamber improve the fuel and air mixture and combustion spe. . .
[ترجمه گوگل]جریان قوی و گرداب های تولید شده توسط ساختار ویژه محفظه احتراق، مخلوط سوخت و هوا و سرعت احتراق را بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]The و vortexes که توسط ساختار ویژه محفظه احتراق تولید می شوند، سوخت و مخلوط هوا را بهبود بخشیده و تخصص حاصل از احتراق را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. As he walked along the path through the field, he could hear the squish of the damp ground beneath his boots.
[ترجمه گوگل]همانطور که او در امتداد مسیر از میان مزرعه راه می رفت، می توانست صدای له شدن زمین مرطوب را از زیر چکمه هایش بشنود
[ترجمه ترگمان]وقتی در طول مسیر به راه افتاد، می توانست صدای شکستن زمین مرطوب زیر چکمه هایش را بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Soon the Presleys will know the whoosh of flush toilets and the squish of carpet underneath bare feet.
[ترجمه گوگل]بهزودی پریسلیها صدای توالتهای آبشویی و لکههای فرش زیر پای برهنه را خواهند شناخت
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که Presleys، استفاده از سیفون توالت و برداشتن فرش زیر پای برهنه را خواهند دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. My garden is very clean, there are no bugs. Ah A caterpillar! Squish it! Squish it!
[ترجمه گوگل]باغ من بسیار تمیز است، هیچ اشکالی ندارد آه یک کاترپیلار! له کن! له کن!
[ترجمه ترگمان] باغ من خیلی تمیزه، هیچ حشره ای وجود نداره آه، کرم ابریشم! لعنت بر شیطان! لعنت بر شیطان!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He's sitting in the distance on a stool, humming, milking a cow - squish, squish - into a tin bucket.
[ترجمه گوگل]او در دوردست روی چهارپایه نشسته، زمزمه می کند، گاو را می دوشید - له شده، له شده - در یک سطل حلبی
[ترجمه ترگمان]او در فاصله دور روی یک چهارپایه نشسته و زمزمه می کند، شیر گاو را شیر می دهد و در یک سطل حلبی کباب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I averted my gaze as I heard the revolting squish of another spike sunk into willing flesh. My eyes fell on the robe of the lead cultist.
[ترجمه گوگل]با شنیدن صدای کوبیدن خشمگین سنبله دیگری که در گوشت رغبتی فرو رفته بود، نگاهم را برگرداندم چشمم به ردای فرقه سربی افتاد
[ترجمه ترگمان]همان طور که گوش می دادم، نگاهم را برگرداندم چشمانم روی ردای the سرب قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید