squirt

/ˈskwɜːrt//skwɜːt/

معنی: ادم بیشرم، اب دزدک، فواره کوچک، اب پران، اسهال، سرنگ، پراندن، تندروان شدن، اب را بصورت فواره بیرون دادن
معانی دیگر: آب دزدک، آب پران، (با آب دزدک و غیره) آب پراندن، آب پرانی کردن، پاشیدن، آبگونه ی پرانده شده، آب ریسمان، (آبگونه) برون پریدن، تیرک زدن، (با آبدزدک یا سرنج) آب پاشی

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: squirts, squirting, squirted
(1) تعریف: to expel fluid in a thin jet; spurt.

- a nozzle that squirts
[ترجمه مجتبی] یک دریچه که آب میپاشه
|
[ترجمه گوگل] نازلی که می جوشد
[ترجمه ترگمان] نازل را که squirts
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to be expelled in a thin jet; spurt.
مشابه: spout

- Water squirts from the fountain.
[ترجمه گوگل] آب از چشمه سرازیر می شود
[ترجمه ترگمان] آب از فواره فواره می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
(1) تعریف: to expel (fluid) in a thin jet; spurt.

(2) تعریف: to wet with fluid or a semifluid expelled in a thin jet or spray.

- He squirted the windshield with cleaner.
[ترجمه گوگل] شیشه جلو را با پاک کننده پاشید
[ترجمه ترگمان] شیشه جلوی اتومبیل را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of squirting.

(2) تعریف: a thin jet or spray of fluid or a semifluid.
مشابه: spout

- a squirt of oil
[ترجمه گوگل] یک فنجان روغن
[ترجمه ترگمان] یک squirt روغن،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a device used for squirting.

(4) تعریف: (informal) a young, small, or insignificant person, esp. an annoying or impudent one.

جمله های نمونه

1. a squirt gun
تپانچه ی آب دزدکی

2. peyman splashed me with a squirt
پیمان با آب دزدک به من آب پاشید.

3. The snake can squirt poison from a distance of a metre.
[ترجمه Rr] مار می تواند سم را از فاصله یک متری پرتاب کند
|
[ترجمه گوگل]مار می تواند سم را از فاصله یک متری بپاشد
[ترجمه ترگمان]مار می تواند سم را از فاصله یک متر باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Squirt some oil in the lock.
[ترجمه گوگل]مقداری روغن در قفل بپاشید
[ترجمه ترگمان] یه کم روغن بریزیم تو قفل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It just needs a little squirt of oil.
[ترجمه گوگل]فقط به کمی روغن نیاز دارد
[ترجمه ترگمان] فقط یکم روغن لازم داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That means its print head can squirt 440, 000 little dots of ink on each square inch of paper.
[ترجمه گوگل]این بدان معناست که هد چاپ آن می‌تواند 440000 نقطه کوچک جوهر را روی هر اینچ مربع کاغذ بپاشد
[ترجمه ترگمان]به این معنی است که سر اثر انگشت شماری که بیش از ۱۰۰۰ نقطه های کوچک جوهر روی هر اینچ کاغذ چسبانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The sea squirt larva is not the only filter-feeder with such a significant rod in its back.
[ترجمه گوگل]لارو سرپیچ دریایی تنها فیلتر تغذیه کننده ای نیست که چنین میله ای در پشت خود دارد
[ترجمه ترگمان]لارو squirt دریا تنها فیدر با چنین میله ای در پشت خود نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He stood, and Squirt held up the silver jacket with the satin lapels and Mulcahey put his arms into it.
[ترجمه گوگل]ایستاد و اسکوئیرت کت نقره‌ای را با یقه‌های ساتن بالا گرفت و مالکاهی دست‌هایش را در آن گذاشت
[ترجمه ترگمان]او ایستاد و Squirt نقره ای با یقه ساتن را بالا گرفت و دست هایش را در آن گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Squirt pulled back the curtain and went out.
[ترجمه گوگل]اسکویر پرده را کنار زد و بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]بادبان پرده را عقب کشیدیم و بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Squirt it into your hand, rub your palms together then run them through your hair, ensuring even distribution.
[ترجمه گوگل]آن را در دستتان بپاشید، کف دست‌هایتان را به هم بمالید، سپس آن‌ها را روی موهایتان بمالید و از توزیع یکنواخت اطمینان حاصل کنید
[ترجمه ترگمان] it into your، your together then them your، run distribution ensuring even even even even even even even even even even even even even even even even even even even even even even even even even even even your your your your your your your your your your your your your your your your your your your your your your your your your
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It no longer resembled the little squirt gun that Mrs Witherspoon had once cupped in her palm.
[ترجمه گوگل]دیگر شباهتی به اسلحه کوچکی که خانم ویترسپون زمانی در کف دستش انداخته بود، نداشت
[ترجمه ترگمان]دیگر به تفنگ آب پاش کوچک شباهت نداشت که زمانی خانم Witherspoon در کف دستش گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Squirt was mouthing the words, looking down at the text, then up at Mulcahey.
[ترجمه گوگل]Squirt کلمات را به زبان می آورد، به متن نگاه می کرد، سپس به مالکاهی بالا می رفت
[ترجمه ترگمان]فواره فواره این کلمات را ادا می کرد، به متن نگاه می کرد، سپس به Mulcahey
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Church speculated with a long-range squirt, clicking his tongue in self-reproach as he did.
[ترجمه گوگل]چرچ با سرپیچ دوربرد حدس و گمان می‌زد و به نشانه سرزنش روی زبانش می‌کوبید
[ترجمه ترگمان]کلیسا با آب پاش دراز فکر می کرد و زبان خود را مثل او با سرزنش ادا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Thought Burn Particles of steel squirt from between forward-heated relentlessly rolling wheels and polished every-disappearing never-ending parallel track.
[ترجمه گوگل]سوزاندن فکر ذرات فولاد از بین چرخ‌های چرخان بی‌رحمانه گرم شده به جلو سرازیر می‌شوند و هر مسیر موازی بی‌پایان ناپدید شدنی را جلا می‌دهند
[ترجمه ترگمان]فکر کنید ذرات Burn از فولاد بین چرخ و چرخ به جلو حرارت داده می شوند و هر یک از مسیرهای موازی را صیقل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. All her concentration was on the squirt.
[ترجمه گوگل]تمام تمرکزش روی سرنگ بود
[ترجمه ترگمان]تمام حواسش روی فواره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم بیشرم (اسم)
squirt, saucebox

اب دزدک (اسم)
squirt, syringe

فواره کوچک (اسم)
squirt

اب پران (اسم)
squirt

اسهال (اسم)
flux, diarrhea, runs, squirt, diarrhoea

سرنگ (اسم)
squirt, douche, syringe

پراندن (فعل)
fire, fly, launch, jump, jet, pop, sling, whisk, fling, squirt

تندروان شدن (فعل)
squirt

اب را بصورت فواره بیرون دادن (فعل)
squirt

انگلیسی به انگلیسی

• act of squirting; thin stream of liquid, spurt
spurt, shoot out in a thin stream (of liquid); cause to shoot out in a thin stream (of liquid)
if liquid squirts or if you squirt it somewhere, the liquid comes out of a narrow opening in a thin fast stream.

پیشنهاد کاربران

دستگاه تنقیه یا ، إماله هم معنی میده. در پزشکی برای رفع یبوست با فشار تزریق مایع داخل دستگاه از مقعد بیمار را تنقیه میکردن
In some contexts, the slang term "squirt" can refer to female ejaculation, which is the release of fluid from the Skene's glands during sexual arousal or orgasm
اصطلاح عامیانه
در برخی موارد، انزال زنانه، که عبارت است از آزاد شدن مایع از غدد Skene در هنگام برانگیختگی جنسی یا ارگاسم.
...
[مشاهده متن کامل]

انزال زنان یا برون ریزش زنانه ( female ejaculation یا squirt ) به خروج مایع از غدد شبه پروستاتی زنانه به وسیله مجاری ادراری در هنگام ارگاسم گفته می شود. این ماده از دیواره های واژن ترشح میشود و حالت شیری رنگ و لزج و چسبنده دارد. ماده نامبرده می تواند در اثر خودارضایی زنان، و یا در روابط جنسی ترشح شود.

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Female_ejaculation• https://poe.com/s/MCktJwIdm6d9ADShs9ne
I squirt some soap onto the sponge
squirt پرفشار پاشوندن
در مورد فرد ( کوچولو ) - عبارتی تحقیرآمیز
بطری کوچک
در ادامه ی حرفای استاد بگم که یه سری از خانم ها موقعیکه این حس بهشون در حین رابطه دست میده از ترشح شدنش خودداری میکنن چون به اشتباه فکر میکنن که ادراره.
انزال زنانه ( female ejaculation )
چلوندن
فوران ( آب ) ، پاچیدن ( پاشیدن )
درست کردن
با فشار آب را در مسیر باریک فرستادن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس