squire

/ˈskwaɪr//ˈskwaɪə/

معنی: ارباب، عنوانی مثل اقا، ملاک عمده، همراهی کردن
معانی دیگر: (جوان اشرافی که به عنوان ملازم و نوچه به شوالیه های قرون وسطی خدمت می کرد) نوچه ی سلحشور، (انگلیس) ملاک عمده، (انگلیس - عنوان احترام آمیز به ویژه برای امین صلح یا بزرگان محل های روستایی) آقا، جناب، (مرد) مشایع خانم، سلحشور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an English country gentleman.

(2) تعریف: formerly, a young nobleman who served as a knight's attendant.

(3) تعریف: a man who escorts a woman socially.

(4) تعریف: a title sometimes applied to a rural U.S. judge or prominent lawyer.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: squires, squiring, squired
(1) تعریف: to escort (a woman), as to a grand social occasion.

(2) تعریف: to serve (someone) in attendance as a squire.

جمله های نمونه

1. What can I get you, Squire?
[ترجمه گوگل]چه چیزی می توانم از تو بگیرم، اسکوایر؟
[ترجمه ترگمان]چه چیزی می توانم به شما بگویم، اسکوایر؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What can I get you, squire?
[ترجمه گوگل]چه چیزی می توانم از شما بگیرم، اسکویر؟
[ترجمه ترگمان]چی میتونم براتون بیارم، مهتر؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Squire and Ickes have expressed contempt for Mr Morris in earlier times.
[ترجمه گوگل]اسکوایر و آیکس در زمان های قبلی نسبت به آقای موریس ابراز تحقیر کرده اند
[ترجمه ترگمان]اسکوایر و Ickes در زمان های گذشته نسبت به آقای موریس نسبت به او ابراز تنفر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Squire Trelawney in 'Treasure Island'
[ترجمه گوگل]اسکوایر ترلاونی در «جزیره گنج»
[ترجمه ترگمان]اسکوایر تریلونی در جزیره گنج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The young squire among his tenants, I thought.
[ترجمه گوگل]فکر کردم، جوان در میان مستاجرانش
[ترجمه ترگمان]فکر کردم: اسکوایر جوان در میان مستاجران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After dinner, the squire and the doctor sat by the captain's side and talked.
[ترجمه گوگل]بعد از شام، سرباز و دکتر کنار کاپیتان نشستند و صحبت کردند
[ترجمه ترگمان]پس از شام اسکوایر و دکتر کنار ناخدا نشسته بودند و صحبت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I verily believe the Squire would have come himself but since your departure he has been sick abed.
[ترجمه گوگل]من واقعاً معتقدم که اسکوایر خودش می‌آمد، اما از زمانی که شما رفتید او بیمار بود
[ترجمه ترگمان]بر استی گمان می کنم که ارباب از هنگام عزیمت شما از بس تر بیرون آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Freedom from the restraining hand of a squire or a parson no doubt encouraged enterprise but it meant that much activity went unrecorded.
[ترجمه گوگل]رهایی از دست بازدارنده یک کارمند یا یک کشیش بدون شک باعث تشویق سرمایه‌گذاری شد، اما به این معنی بود که بسیاری از فعالیت‌ها ثبت نشده بودند
[ترجمه ترگمان]آزادی از دست گرفتن یک مهتر یا کشیش بدون شک و تردید، اما به این معنا بود که فعالیت زیادی از بین رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. 'Now, Hawkins,'said the squire,'you have something say. Speak up. '.
[ترجمه گوگل]مستحق گفت: حالا هاوکینز، تو چیزی برای گفتن داری صحبت کن '
[ترجمه ترگمان]اسکوایر گفت: هاوکینس تو باید چیزی بگویی صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. INTERIORSThe City Squire Bryan Ferry, Roxy Music front man and "Slave to Love" songster, is notoriously private.
[ترجمه گوگل]INTERIORSThe City Squire برایان فری، مرد اصلی Roxy Music و ترانه سرای "Slave to Love"، به طور بدنام خصوصی است
[ترجمه ترگمان]Squire شهری INTERIORSThe برایان فری، مرد جبهه موسیقی Roxy و \"برده به عشق\"، آشکارا خصوصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. 'The man's a perfect trump ,'declared the squire.
[ترجمه گوگل]مالک اعلام کرد: "این مرد یک ترامپ عالی است "
[ترجمه ترگمان]اسکوایر گفت: این مرد برگ برنده کاملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. 'Now, captain,'said the squire,'you were right, and I was wrong.
[ترجمه گوگل]سردار گفت: "حالا، کاپیتان، تو درست می‌گفتی و من اشتباه می‌کردم
[ترجمه ترگمان]اسکوایر گفت: خوب، ناخدا، حق با تو بود و من اشتباه می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The squire was waiting for me at the stern window, all his faintness gone from him.
[ترجمه گوگل]مهد در پشت پنجره منتظر من بود، تمام غش او از بین رفته بود
[ترجمه ترگمان]اسکوایر در آن پنجره عقبی منتظر من بود و تمام faintness از او رخت بر بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Would you think it likely, now, that your squire would prove a liberal-minded one in case of help - him being in a clove hitch, as you remark?
[ترجمه گوگل]آیا فکر می‌کنید در حال حاضر ممکن است که در صورت کمک، صاحبکار شما یک لیبرال فکر کند - همانطور که شما می‌فرمایید او در یک مشکل میخک قرار دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا به نظر شما چنین می رسد که مهتر شما برای کمک به او یک منحرف liberal را ثابت خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. 'All hands aboard by four this afternoon,'shouted the squire, after him.
[ترجمه گوگل]سارق پس از او فریاد زد: «امروز بعدازظهر همه روی چهار دست سوار شدند
[ترجمه ترگمان]اسکوایر فریاد کرد: همه افراد در ساعت چهار بعد از ظهر همه سوار کشتی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارباب (اسم)
suzerain, squire, master, boss, lord, overlord, monsieur, esquire, seignior, liege, padrone

عنوانی مثل اقا (اسم)
squire, mister

ملاک عمده (اسم)
squire

همراهی کردن (فعل)
accompany, squire, go along, companion

انگلیسی به انگلیسی

• country gentleman, landowner (in england); knight's attendant (in the middle ages); rural judge or prominent lawyer (in the usa); man who escorts a lady in public
chaperone a woman, escort a woman
the squire of an english village is a man who owns most of the land in it; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

( در نظام های ارباب - رعیتی یا فؤدال ) خان
A country squire introduced his baboon, in clerical habits, to say grace. ( Dictionary. com )
مستخدم
پادو
Squire: ( n ) a man who, in the past, owened most of the land around a village
ارباب
قاضی

بپرس