1. squint eyes
چشمان لوچ
2. He was born with a squint.
3. A squint can sometimes be corrected by an eyepatch.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات می توان انحراف چشم را با یک چسب چشم اصلاح کرد
[ترجمه ترگمان]یک چشم چپ می تواند گاهی توسط یک eyepatch اصلاح شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The bright sunlight made me squint.
[ترجمه گوگل]نور شدید خورشید باعث شد چشمانم را نگاه کنم
[ترجمه ترگمان]نور خورشید مرا چپ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The bottle-top has been screwed on squint.
[ترجمه گوگل]روی بطری روی squint پیچ شده است
[ترجمه ترگمان] اون بطری خیلی چپ پیچ خورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Bring your glasses or you'll have to squint through the whole movie.
[ترجمه گوگل]عینک خود را بیاورید وگرنه باید کل فیلم را چشمک بزنید
[ترجمه ترگمان]عینکش را بیاور، وگرنه مجبور خواهی شد کل فیلم را ببینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Because a squint may be due to serious disease, its sudden appearance should always be taken seriously.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که چشمک زدن ممکن است به دلیل بیماری جدی باشد، ظاهر ناگهانی آن باید همیشه جدی گرفته شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که چشم لوچ ممکن است به علت بیماری جدی باشد، ظاهر ناگهانی آن باید همیشه جدی گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Johnson gave the nest a little squint.
9. But a constant squint in a baby under three months indicates a problem and you should speak to your doctor about it.
[ترجمه گوگل]اما چشمک زدن مداوم در نوزاد زیر سه ماه نشان دهنده وجود مشکل است و باید در مورد آن با پزشک خود صحبت کنید
[ترجمه ترگمان]اما یک نگاه دقیق به کودک زیر سه ماه یک مشکل را نشان می دهد و شما باید در مورد آن با پزشک خود صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Waiting till the next street lamp, for another squint at its contents?
[ترجمه گوگل]منتظر لامپ خیابان بعدی هستید تا نگاهی دیگر به محتویات آن بیندازید؟
[ترجمه ترگمان]تا چراغ خیابان بعدی منتظر چراغ بعدی بود تا نگاهی به محتویات آن بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It then continues to squint at the water, weaving slightly with endearing cross-eyed concentration.
[ترجمه گوگل]سپس به چروکیدن در آب ادامه میدهد و کمی با تمرکز چشمهای متقابل دوستداشتنی میبافد
[ترجمه ترگمان]سپس به دقت به آب نگاه می کند، و کمی با غلظت بالای چشمی دوست داشتنی حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Have a squint at this.
13. Everyone will either sympathize with your terrible squint or think that you are offering some form of invitation.
[ترجمه گوگل]همه یا با نگاه وحشتناک شما همدردی می کنند یا فکر می کنند که شما به نوعی دعوت می کنید
[ترجمه ترگمان]همه یا با چشمان تیزبین شما همدردی خواهند کرد و فکر می کنند که شما به یک جور دعوت نامه دعوت کرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. George is tall, red-haired, freckled, with deep squint lines at the outside corners of his blue eyes.
[ترجمه گوگل]جورج قد بلند، مو قرمز، ککومکدار است، با خطوط عمیق در گوشههای بیرونی چشمهای آبیاش
[ترجمه ترگمان]جورج قد بلند، مو قرمز، کک مکی، با خطوط عمیق عمیقی که در گوشه و کنار چشمان آبی رنگش دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید