1. He managed to squeeze through the crowd at last.
[ترجمه گوگل]بالاخره توانست از میان جمعیت بفشرد
[ترجمه ترگمان]سرانجام موفق شد از میان جمعیت بگذرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرانجام موفق شد از میان جمعیت بگذرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I managed to squeeze through a gap in the hedge.
[ترجمه گوگل]موفق شدم از شکاف پرچین عبور کنم
[ترجمه ترگمان]موفق شدم از شکاف در پرچین رد شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موفق شدم از شکاف در پرچین رد شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. And even more amazing that he can still squeeze through chimneys and central heating air vents in tower blocks.
[ترجمه گوگل]و حتی شگفتانگیزتر اینکه او هنوز میتواند از دودکشها و دریچههای هوای گرمایش مرکزی در بلوکهای برج عبور کند
[ترجمه ترگمان]و حتی شگفت انگیزتر این است که او هنوز می تواند از طریق دودکش و دریچه های هوا گرم در بلوک های برج فشار وارد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و حتی شگفت انگیزتر این است که او هنوز می تواند از طریق دودکش و دریچه های هوا گرم در بلوک های برج فشار وارد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Freddie managed to squeeze through a gap in the fence and run away.
[ترجمه گوگل]فردی موفق شد از شکاف حصار عبور کند و فرار کند
[ترجمه ترگمان]فردی سعی کرد از شکاف پرچین فاصله بگیرد و فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فردی سعی کرد از شکاف پرچین فاصله بگیرد و فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She used to squeeze through the fence and bring me her bones.
[ترجمه گوگل]او عادت داشت از حصار فشرد و استخوان هایش را برای من آورد
[ترجمه ترگمان]او عادت داشت از حصار عبور کند و استخوان های او را برایم بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او عادت داشت از حصار عبور کند و استخوان های او را برایم بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A 70 - pound octopus can squeeze through a hole as small as a dollar coin.
[ترجمه گوگل]یک اختاپوس 70 پوندی می تواند از سوراخی به کوچکی یک سکه دلار عبور کند
[ترجمه ترگمان]یک هشت پا ۷۰ پوندی می تواند از طریق یک حفره به کوچکی یک سکه طلا فشار وارد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک هشت پا ۷۰ پوندی می تواند از طریق یک حفره به کوچکی یک سکه طلا فشار وارد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A group of people were trying to squeeze through the narrow corridor.
[ترجمه گوگل]گروهی از مردم سعی می کردند از راهروی باریک عبور کنند
[ترجمه ترگمان]گروهی از مردم سعی می کردند از راهروی باریک عبور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گروهی از مردم سعی می کردند از راهروی باریک عبور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There was just enough room for me to squeeze through.
[ترجمه گوگل]فقط فضای کافی برای من وجود داشت که بتوانم از آن عبور کنم
[ترجمه ترگمان]فقط برای من اتاق کافی بود تا از آن رد شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فقط برای من اتاق کافی بود تا از آن رد شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Often divers would squeeze through openings in the gun turrets.
[ترجمه گوگل]غالباً غواصان از سوراخ های برجک های تفنگ عبور می کنند
[ترجمه ترگمان]اغلب غواصان از میان openings که در the اسلحه عبور می کردند، عبور می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اغلب غواصان از میان openings که در the اسلحه عبور می کردند، عبور می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Everyone was trying to squeeze through a narrow door.
[ترجمه گوگل]همه سعی می کردند از در باریکی عبور کنند
[ترجمه ترگمان]همه سعی می کردند از در باریکی خارج شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه سعی می کردند از در باریکی خارج شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He had to go on all fours to squeeze through the opening.
[ترجمه گوگل]او باید چهار دست و پا می رفت تا از دهانه بفشرد
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود چهار دست و پا راه برود تا از در باز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود چهار دست و پا راه برود تا از در باز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. OK, son, squeeze through.
[ترجمه گوگل]باشه پسرم بفش
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، پسرم، تو را فشار بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، پسرم، تو را فشار بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You can squeeze through sideways.
[ترجمه گوگل]می توانید از یک طرف فشار دهید
[ترجمه ترگمان] میتونی از پهلو بهش فشار بیاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] میتونی از پهلو بهش فشار بیاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Many break-ins are carried out by youngsters who can squeeze through tiny windows.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سرقت ها توسط جوانانی انجام می شود که می توانند از پنجره های کوچک عبور کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دستبرد زدن توسط جوانانی که می توانند از پنجره های کوچک عبور کنند، انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دستبرد زدن توسط جوانانی که می توانند از پنجره های کوچک عبور کنند، انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Twenty years ago this road was overgrowing with alders, but you could still squeeze through.
[ترجمه گوگل]بیست سال پیش این جاده مملو از توسکا بود، اما هنوز هم میتوانستید از آن عبور کنید
[ترجمه ترگمان]بیست سال پیش این جاده تو هم سه سال پیش بود، اما تو هنوز هم می تونستی رد به شی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیست سال پیش این جاده تو هم سه سال پیش بود، اما تو هنوز هم می تونستی رد به شی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید