فشار دادن - چلوندن
squeeze the cloth out well
پارچه را خوب چلوندن
پارچه را خوب چلوندن
بیرون رانده شدن
✔️obtain with difficulty
?A: How much do you owe me
. . .
. Forget it
How would you like to pay me off by taking a couple
?of passengers to Ensenada
. You'd have to leave tonight
... [مشاهده متن کامل]
B: I don't know
A: I might be able to squeeze 75 bucks out of it for you
Chinatown 1974🎥
. . .
... [مشاهده متن کامل]
در این جمله به معنی " رواج دادن"
The rise of Baseball also helped squeeze out other sports such as cricket
معنی:
پیدایش بیسبال کمک کرد به رواج ورزش های دیگر مثل کریکت.
معنی:
پیدایش بیسبال کمک کرد به رواج ورزش های دیگر مثل کریکت.
کنار گذاشتن رقبا ، کنار زدن رقبا
کسی که برای اولین بار توانسته کاری را انجام دهد که دیگران نتوانستند
1 - از رده خارج کردن
2 - بیرون کشیدن
3 - از زیر زبون کسی، چیزی کشیدن
see if you can squeeze more information out of them
2 - بیرون کشیدن
3 - از زیر زبون کسی، چیزی کشیدن
از رده خارج نمودن
بیرون زدن .
با سختی و ترفند چیزی رو بدست اوردن یا در موقعیتی قرار دادن
بیرون راندن، از رده خارج کردن
خارج شدن چیزی از رده، با وارد شدن جایگزین آن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)