square up


1- (حساب را) تسویه کردن، کاری را فیصله دادن 2- حالت مخالفت به خود گرفتن، خود را برای زد و خورد جمع و جور کردن

جمله های نمونه

1. Square up the books to make them look neat.
[ترجمه گوگل]کتاب ها را مربع کنید تا مرتب به نظر برسند
[ترجمه ترگمان]کتاب ها را در میدان دید تا تمیز و تمیز به نظر برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If you pay for both tickets now, I'll square up with you later.
[ترجمه گوگل]اگر الان هزینه هر دو بلیط را بپردازید، بعداً با شما صحبت خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]اگه الان پول دو بلیط رو بدی، بعدا باه ات بحث می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I have something to square up with you.
[ترجمه گوگل]من یه چیزی دارم که باهات حرف بزنم
[ترجمه ترگمان] یه چیزی دارم که باید باه ات بحث کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Give me a minute to square up, and I'll meet you outside the hotel.
[ترجمه گوگل]یک دقیقه به من فرصت دهید تا به میدان بروم، و من شما را بیرون از هتل ملاقات خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]یک دقیقه به من مهلت بدهید تا میدان را عوض کنم، و شما را بیرون هتل ملاقات خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'll pay for the drinks and you can square up later.
[ترجمه گوگل]من هزینه نوشیدنی ها را پرداخت می کنم و بعداً می توانید جمع کنید
[ترجمه ترگمان]من پول نوشیدنی رو میدم و تو هم میتونی بعدا این کار رو انجام بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Can I leave you to square up with the waiter?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم تو را بگذارم تا با پیشخدمت صحبت کنی؟
[ترجمه ترگمان]می تونم تو رو تنها بذارم که با یه پیشخدمت سر و کله بزنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He must square up to the reality of being out of work.
[ترجمه گوگل]او باید واقعیت بیکاری را کاملاً برآورده کند
[ترجمه ترگمان]باید به واقعیت پناه برد تا از کار بی کار نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Does your memory square up with Jo's?
[ترجمه گوگل]آیا حافظه شما با Jo's مطابقت دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا حافظه شما با جو به هم می خورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I can square up to the responsibilities for my poor family now.
[ترجمه گوگل]اکنون می توانم مسئولیت های خانواده فقیر خود را انجام دهم
[ترجمه ترگمان]حالا می توانم مسئولیت های خانواده ام را به عهده بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was brave of him square up to that big man who threatened to attack him.
[ترجمه گوگل]شجاعت او تا آن مرد بزرگ بود که تهدید به حمله به او کرد
[ترجمه ترگمان]شجاع بود که به اون مرد گنده که تهدیدش کرده بود حمله کنه شجاع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Is not a demolition of the old square up a square of a new house?
[ترجمه گوگل]آیا تخریب میدان قدیمی یک مربع خانه جدید نیست؟
[ترجمه ترگمان]مگر تخریب آن میدان قدیمی مربع از یک خانه جدید نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Square Shoulders : The shoulders should square up to the fall line.
[ترجمه گوگل]شانه های مربعی: شانه ها باید تا خط سقوط مربع باشند
[ترجمه ترگمان]مربع Shoulders: شانه های باید به خط پایین تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Are you going to square up with the waiter?
[ترجمه گوگل]میخوای با پیشخدمت حرف بزنی؟
[ترجمه ترگمان]می خوای با پیشخدمت بری سر جات؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Who'll square up the damage he has done?
[ترجمه گوگل]چه کسی صدماتی را که وارد کرده است جبران خواهد کرد؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی خسارتی که به او زده را جبران خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• repay a debt, repay a bill; become straightened

پیشنهاد کاربران

جمع و جور کردن
سر زدن
یکی از آلبوم های بلک پینکه
حساب را با کسی صاف کردن
راست و مستقیم روبروی چیزی ایستادن

بپرس