square off


(به ویژه در مشت زنی) حالت تدافعی یا تهاجمی به خود گرفتن، گارد گرفتن

جمله های نمونه

1. He squared off the log to make a timber.
[ترجمه گوگل]او کنده چوب را جدا کرد تا یک الوار بسازد
[ترجمه ترگمان]کنده را درست کرد تا الوار درست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Peel a thick-skinned orange and square off the ends with a sharp knife.
[ترجمه گوگل]پوست پرتقال ضخیم را بگیرید و انتهای آن را با چاقوی تیز جدا کنید
[ترجمه ترگمان]با یک چاقوی تیزی با یک چاقوی تیز از آن بیرون می اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They're squaring off, really to fight.
[ترجمه گوگل]آنها در حال دویدن هستند، واقعاً برای مبارزه
[ترجمه ترگمان]آن ها در واقع با هم مبارزه می کنند و واقعا برای جنگیدن با هم دست و پنجه نرم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In Florida, farmers are squaring off against cities for rights to groundwater.
[ترجمه گوگل]در فلوریدا، کشاورزان برای حقوق آب های زیرزمینی در برابر شهرها قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]در فلوریدا، کشاورزان در حال مقابله با شهرهایی برای حق دسترسی به آب های زیرزمینی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The two candidates will square off on this issue in a debate tomorrow.
[ترجمه گوگل]این دو نامزد در مناظره فردا درباره این موضوع بحث خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]این دو نامزد فردا درباره این موضوع بحث و تبادل نظر خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The boat is rounded at the front but squared off at the back.
[ترجمه گوگل]قایق در جلو گرد است اما در پشت مربع است
[ترجمه ترگمان]قایق در قسمت جلو گرد است اما در پشت صاف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The children squared off the sidewalk to play hopscotch.
[ترجمه گوگل]بچه‌ها از پیاده‌رو بیرون آمدند تا هاپسکاچ بازی کنند
[ترجمه ترگمان]بچه ها از پیاده رو جدا شدند تا بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The two giants in the fast-food industry are squaring off this month with the most aggressive advertising campaigns yet.
[ترجمه گوگل]دو غول صنعت فست فود در این ماه با تهاجمی‌ترین کمپین‌های تبلیغاتی به رقابت می‌پردازند
[ترجمه ترگمان]دو غول که در صنعت فست فود به سر می برند در این ماه با the کمپین تبلیغاتی مقابله می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He filled it: huge, almost squared off at the edges.
[ترجمه گوگل]او آن را پر کرد: بزرگ، تقریباً مربعی در لبه ها
[ترجمه ترگمان]آن را پر کرد: بزرگ، تقریبا به صورت مربع در لبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cut out your embryo bud as before, but this time squaring off the base rather than the top of the shield.
[ترجمه گوگل]جوانه جنین خود را مانند قبل جدا کنید، اما این بار به جای بالای سپر، پایه را مربع کنید
[ترجمه ترگمان]جوانه جنین را قبل از این ببرید، اما این بار بجای بالای پوشش، پایه را باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His face was big and jowly and squared off.
[ترجمه گوگل]صورتش درشت و شوخ طبع و چهارگوش بود
[ترجمه ترگمان]صورتش بزرگ و صاف بود و صاف می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Raines retained Abner Burnett of Midland, and the two squared off for a legal battle.
[ترجمه گوگل]رینز آبنر برنت از میدلند را حفظ کرد و این دو برای یک نبرد قانونی به میدان رفتند
[ترجمه ترگمان]Raines، Abner بر نت of را حفظ کرد، و این دو به توان دو توان در یک نبرد قانونی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This afternoon, for a minute or two, Alan and Dave are not squaring off as litigious lawyer and potential defendant.
[ترجمه گوگل]امروز بعدازظهر، برای یک یا دو دقیقه، آلن و دیو به عنوان وکیل دعوی و متهم احتمالی با هم درگیر نیستند
[ترجمه ترگمان]امروز بعد از ظهر، برای یک یا دو دقیقه، آلن و دیو به عنوان وکیل litigious و متهم به حساب نیامده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There are 7-8 distinctly flattened, finely rugose arm spines, with the tips squared off.
[ترجمه گوگل]7 تا 8 خار بازو کاملاً صاف و ریز وجود دارد که نوک آنها مربع است
[ترجمه ترگمان]۷ - ۸ تیغه به وضوح مسطح شده و محکم با نوک دو نوک دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Phil Gramm, against whom he will square off in the Louisiana caucuses next week, his strongest opponent.
[ترجمه گوگل]فیل گرام، که او هفته آینده در رقابت‌های لوئیزیانا، قوی‌ترین حریفش، مقابل او قرار خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]فیل Gramm، که او هفته آینده در انجمن های حزبی لوئیزیانا رقابت خواهد کرد، نیرومندترین حریف او خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• assume a fighting stance, prepare oneself to fight; prepare for a debate (esp. a political debate)

پیشنهاد کاربران

بخاطر سپاری این کلمه باشطرنج بازی آسون میشه .
هم تقابل و رودر رویی داره و هم مربعه
. . .
US marines could soon square off against Iranian troops in the Persian Gulf
( دکتر باطنی ) دعوا داشتن، درگیر بودن
متحد شدن در جنگ
آماده دعوا، جنگ یا مناظره شدن، جلوی کسی در آمدن به منظور دعوا
به شکل مربع در آمدن

بپرس