squally

/ˈskwɔːli//ˈskwɔːli/

معنی: پر باد، توفانی، ناجور، پر اشوب
معانی دیگر: توفانی، پرباد، پر اشوب، ناجور

جمله های نمونه

1. a home life that has been extraordinarily squally.
[ترجمه گوگل]زندگی خانگی که به طرز خارق العاده ای بد بوده است
[ترجمه ترگمان]زندگی خانوادگی که فوق العاده پر آشوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The competitors had to contend with squally weather conditions.
[ترجمه گوگل]رقبا باید با شرایط آب و هوایی بد دست و پنجه نرم می کردند
[ترجمه ترگمان]این رقبا مجبورند با شرایط آب و هوایی squally مبارزه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. a gray squally morning.
[ترجمه گوگل]یک صبح خاکستری تلخ
[ترجمه ترگمان]صبح پر آشوب و جوش به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Outlook : Winds strengthening with heavy squally showers on Wednesday and Thursday.
[ترجمه گوگل]چشم انداز: در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه وزش باد شدید همراه با رگبار بارانی شدید
[ترجمه ترگمان]چشم انداز: بادها با باران های سنگین squally در روز چهارشنبه و پنجشنبه تقویت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Squally showers are expected tomorrow and on Sunday due to rainbands associated with SARIKA and the southwesterly airstream induced by the storm.
[ترجمه گوگل]فردا و یکشنبه به دلیل رگبار باران همراه با ساریکا و جریان هوای جنوب غربی ناشی از طوفان رگبار باران پیش بینی می شود
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که فردا و یکشنبه به دلیل rainbands مربوط به SARIKA و southwesterly airstream ناشی از طوفان، دوش بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sorry to inform that the outing held tomorrow is CANCELLED due to squally thunderstorm is forecasted.
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش به اطلاع می رسانیم که گردشی که فردا برگزار می شود به دلیل پیش بینی رعد و برق شدید لغو شد
[ترجمه ترگمان]ببخشید تا اطلاع حاصل کنیم که گردش فردا به علت رعد و برق squally منتفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It soon came on to blow, and all night was squally and rough.
[ترجمه گوگل]خیلی زود شروع به دمیدن کرد و تمام شب تلخ و خشن بود
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که منفجر شد و تمام شب پر آشوب و خروش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rain will be heavy at times with a few squally thunderstorms.
[ترجمه گوگل]بارش باران گاهی شدید همراه با رگبار و رعد و برق شدید خواهد بود
[ترجمه ترگمان]باران با چند صاعقه رعد آسا سنگین خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Affected by 05W, wind direction in Hong Kong will turn NE later tomorrow, with squally showers in the coming weekend.
[ترجمه گوگل]تحت تأثیر ۰۵ وات، جهت باد در هنگ کنگ اواخر فردا به شمال شرقی تبدیل می‌شود و در آخر هفته آینده رگبار بارانی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]فردا، فردا، مسیر باد در هنگ کنگ فردا، با رگبار squally در آخر هفته آینده، مسیر شمال شرقی را تغییر خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پر باد (صفت)
windy, pneumatic, blusterous, blustery, gusty, squally, inflated, filled with air, full-blown

توفانی (صفت)
tempestuous, stormy, boisterous, gusty, squally

ناجور (صفت)
incompatible, dissonant, inept, foreign, incorrect, inappropriate, dissimilar, uneven, piebald, squally, sorry, cockeyed, inconvenient, disparate, inconsistent, misfit, heterogeneous, unfit, ill-sorted, inapplicable, inconsonant

پر اشوب (صفت)
stormy, tumultuous, noisy, squally, pell-mell, hurly-burly, tumultuary

انگلیسی به انگلیسی

• stormy; threatening to storm

پیشنهاد کاربران

بپرس