1. two of them went spying out the forest
دو نفر از آنان برای اکتشاف جنگل رفتند.
2. he did his country a great disservice by spying for the enemy
او با جاسوسی برای دشمن به کشور خود آسیب فراوانی وارد کرد.
3. He has been accused of spying.
[ترجمه گوگل]او به جاسوسی متهم شده است
[ترجمه ترگمان]او به جاسوسی متهم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به جاسوسی متهم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Have you been spying on me?
[ترجمه گوگل]آیا از من جاسوسی کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]داشتی جاسوسی منو می کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]داشتی جاسوسی منو می کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was charged with spying on British military bases.
[ترجمه گوگل]او به جاسوسی در پایگاه های نظامی بریتانیا متهم شد
[ترجمه ترگمان]او متهم به جاسوسی در پایگاه های نظامی بریتانیا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او متهم به جاسوسی در پایگاه های نظامی بریتانیا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was arrested for spying on missile sites.
[ترجمه گوگل]او به دلیل جاسوسی در سایت های موشکی دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]او به جرم جاسوسی در سایت های موشکی دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به جرم جاسوسی در سایت های موشکی دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The phrase is common diplomatic parlance for spying.
[ترجمه گوگل]این عبارت اصطلاح دیپلماتیک رایج برای جاسوسی است
[ترجمه ترگمان]این عبارت به زبان دیپلماتیک معمول برای جاسوسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این عبارت به زبان دیپلماتیک معمول برای جاسوسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He confessed to spying for North Korea.
[ترجمه گوگل]او به جاسوسی برای کره شمالی اعتراف کرد
[ترجمه ترگمان]او به جاسوسی برای کره شمالی اعتراف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به جاسوسی برای کره شمالی اعتراف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They used the photographs to blackmail her into spying for them.
[ترجمه گوگل]آنها از این عکس ها برای باج گیری او برای جاسوسی برای آنها استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]اونا از عکس ها برای اخاذی ازش استفاده کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اونا از عکس ها برای اخاذی ازش استفاده کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He had no scruples about spying on her.
[ترجمه گوگل]او هیچ ابهامی در مورد جاسوسی از او نداشت
[ترجمه ترگمان]هیچ scruples نداشت که جاسوسی او را بکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ scruples نداشت که جاسوسی او را بکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He was spying on her through the keyhole.
[ترجمه گوگل]از سوراخ کلید او را جاسوسی می کرد
[ترجمه ترگمان]او از سوراخ کلید جاسوسی او را می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از سوراخ کلید جاسوسی او را می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She was accused of spying for the enemy.
[ترجمه گوگل]او متهم به جاسوسی برای دشمن بود
[ترجمه ترگمان]او متهم به جاسوسی دشمن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او متهم به جاسوسی دشمن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Three Britons are facing the death penalty for spying.
[ترجمه گوگل]سه بریتانیایی به جرم جاسوسی با مجازات اعدام روبرو هستند
[ترجمه ترگمان]سه نفر از بریتانیایی ها برای جاسوسی با مجازات اعدام مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سه نفر از بریتانیایی ها برای جاسوسی با مجازات اعدام مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Phil, driven by jealousy, started spying on his wife.
[ترجمه گوگل]فیل به دلیل حسادت شروع به جاسوسی از همسرش کرد
[ترجمه ترگمان]، فیل \"، با حسادت\" شروع به جاسوسی از زنش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]، فیل \"، با حسادت\" شروع به جاسوسی از زنش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. East and West are still spying on one another.
[ترجمه گوگل]شرق و غرب همچنان از یکدیگر جاسوسی می کنند
[ترجمه ترگمان]شرق و غرب هنوز هم جاسوسی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرق و غرب هنوز هم جاسوسی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید