spurs

جمله های نمونه

1. rustam set spurs to his horse
رستم به اسبش مهمیز زد.

2. win one's spurs
به مقام و شهرت رسیدن،مقام خود را تحکیم کردن

3. win one's spurs
به شهرت یا کامیابی رسیدن،موفق شدن،به مقام بلند رسیدن

4. his boots had spurs
چکمه های او مهمیز داشت.

پیشنهاد کاربران

Encourage - pursuit ترغیب کردن
The garment really looks nice , it spurs me to buy it
با حرف بزرگ Spurs می شود : Tottenham Hotspur : یک تیم فوتبال در لندن هست
ارتقا - ترفیع ( در حسابداری و مدیریت )

بپرس