spur of the moment
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
لحظه ای، آنی، فی البداهه
اصطلاح، غیر رسمی/ انجام یک تصمیم، عمل و. . . بدون هیچ برنامه ریزی قبلی و بطور ناگهانی
... [مشاهده متن کامل]
دقیقه نود
پیش بینی نشده
غیرمنتظره
ناگهانی
غیرمنتظره
ناگهانی
در یک لحظه
یهویی، بدون برنامه
یهویی انجام دادن، هول کردن
تصمیم یا کاری فوری
ناگهانی
بدون برنامه ریزی قبلی
بدون برنامه ریزی قبلی