🔸 معادل فارسی:
• از کنترل خارج شدن به خاطر مصرف محرک ها
• تحت تأثیر شدید داروهای محرک بودن
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :** توصیف فردی که به دلیل مصرف محرک ها ( مثل آمفتامین ها یا داروهای انرژی زا ) دچار بی قراری، رفتار غیرعادی یا از کنترل خارج شدن شده است.
... [مشاهده متن کامل]
- مثال: He was totally spun out on uppers last night.
دیشب کاملاً از شدت مصرف محرک ها از کنترل خارج شده بود.
2. ** ( فرهنگی – اجتماعی ) :** اصطلاحی برای توصیف حالت افراطی ناشی از مصرف داروهای محرک در فرهنگ عامه، به ویژه در موسیقی یا ادبیات خیابانی.
- مثال: The rock star looked spun out on uppers during the concert.
ستاره ی راک در کنسرت شبیه کسی بود که از شدت محرک ها دیوانه شده است.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
high on stimulants – wired – amped up – hyper – out of control
________________________________________
🔸 مثال ها:
• He seemed spun out on uppers after the party.
او بعد از مهمانی شبیه کسی بود که از شدت محرک ها از کنترل خارج شده است.
• The driver was spun out on uppers, making the ride dangerous.
راننده تحت تأثیر محرک ها از کنترل خارج شده بود و رانندگی خطرناک شده بود.
• She looked spun out on uppers, talking too fast and unable to sit still.
او شبیه کسی بود که از شدت محرک ها دیوانه شده، خیلی سریع حرف می زد و نمی توانست آرام بگیرد.
• از کنترل خارج شدن به خاطر مصرف محرک ها
• تحت تأثیر شدید داروهای محرک بودن
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :** توصیف فردی که به دلیل مصرف محرک ها ( مثل آمفتامین ها یا داروهای انرژی زا ) دچار بی قراری، رفتار غیرعادی یا از کنترل خارج شدن شده است.
... [مشاهده متن کامل]
- مثال: He was totally spun out on uppers last night.
دیشب کاملاً از شدت مصرف محرک ها از کنترل خارج شده بود.
2. ** ( فرهنگی – اجتماعی ) :** اصطلاحی برای توصیف حالت افراطی ناشی از مصرف داروهای محرک در فرهنگ عامه، به ویژه در موسیقی یا ادبیات خیابانی.
- مثال: The rock star looked spun out on uppers during the concert.
ستاره ی راک در کنسرت شبیه کسی بود که از شدت محرک ها دیوانه شده است.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
________________________________________
🔸 مثال ها:
او بعد از مهمانی شبیه کسی بود که از شدت محرک ها از کنترل خارج شده است.
راننده تحت تأثیر محرک ها از کنترل خارج شده بود و رانندگی خطرناک شده بود.
او شبیه کسی بود که از شدت محرک ها دیوانه شده، خیلی سریع حرف می زد و نمی توانست آرام بگیرد.